Effects of Training Load on Some Hormonal, Hematological and Biochemical Profile of Male Cyclists

نيم‌رخ خون‌شناسی دوچرخه‌سواران بر پايه حجم/تکرار/شدت تمرين در نوسان است. تحقيق حاضر به آزمايش اثرات بار تمرينی بر نيمرخ هورمونی، خون‌شناسی و بيوشيميايی مرتبط با بيش‌تمرينی دوچرخه‌سواران می‌پردازد. دوازده دوچرخه‌سوار مرد داوطلب شدند تا در اين تحقيق شرکت کنند. شرکت‌کنندگان يک برنامه تمرينی سيستماتيک را انجام دادند که به ۴ مرحله شامل مرحله ۱ (۵۶۰ کيلومتر، تمرين هوازی تداومی)، مرحله ۲ (۶۸۰ کيلومتر، تمرين هوازی تداومی)، مرحله ۳ (۷۲۰ کيلومتر، تمرين هوازی و غيرهوازی فاصله‌ای)، و مرحله ۴ (۵۶۰ کيلومتر، تمرين هوازی تداومی) تقسيم شد. نمونه‌گيری خونی در پايان هر مرحله جمع‌آوری گرديد. سطح هموگلوبين دوچرخه‌سواران طی چرخه تمرين افزايش يافت، در حالی که سطح آهن تا فاز ۳ افزايش يافت و در فاز ۴ در نتيجه تغيير در تمرين کاهش يافت. سطح هموگلوبين طی مرحله 4 بالا بود و اين به دليل حجم/تکرار پايين تمرين داده شده به دوچرخه‌سواران در مرحله پايانی بود. سطح ظرفيت ملزوم آهن تام (TIBC) طی مرحله رقابتی افزايش يافت و اين به دليل حجم/شدت بالا طی مرحله ۳ بود. کاهش فريتين طی مرحله ۲ ادامه‌دار بود بطوريکه با يک افزايش ۲۱% در حجم تمرين پس از مرحله ۱ همراه بود. بالاترين شدت، حجم و تکرار تمرين در مرحله ۳ با افزايش زياد در سطوح کراتين فسفوکيناز (CPK)، لاکتات دهيدروژناز (LDH) و کورتيزول همراه و با کاهش معنادار تستوسترون حاکی از وضعيت بيش‌تمرينی بود. از اين رو، اين مارکرهای هورمونی، خون‌شناسی و بيوشيميايی در نظارت بار تمرينی ورزشکار مهمند بطوريکه با شدت، تکرار و حجم تمرين داده شده به دوچرخه‌سوار تغيير می‌کنند.

Hematological profiles of cyclists fluctuates are based on the volume/frequency/intensity of training. The present study examined the effects of training load on the cyclist’s biochemical profile which may be associated with over training. Twelve male cyclists volunteered to participate in this study. The participants completed a systematic training program which was divided into four phases i.e. phase I (560 km, continuous aerobic training), II (680 km, continuous aerobic training), III (720 km, aerobic and anaerobic interval training) and IV (560 km, continuous aerobic training). Blood samples were collected at the end of each phase. The hemoglobin level of the cyclists increased throughout the training cycle whereas iron level increased till the third phase and decreased in the fourth phase due to alteration in training. Hemoglobin level was high during the IV phase and this was due to the lowest volume/frequency of training given to the cyclists in final phase. Total Iron Binding Capacity (TIBC) level was elevated during the competitive phase, due to the high volume / intensity during III phase. The depletion of ferritin was high during phase II which was associated with a 21% increase in training volume after the first phase. The highest intensity, volume and frequency of E2S training (phase III) were associated with a large increase in Creatine Phosphokinase (CPK), Lactate Dehydrogenase (LDH) and cortisol levels, demonstrating a significant decrease in testosterone that showed the over-trained state. Hence, these biochemical markers are important in monitoring athlete’s training load as these parameters are altered with the training intensity, frequency and volume of training given to the cyclist.