Title of article :
روايات نجيب محفوظ في ضو النقد الاجتماعي مع عنايه خاصه بروايه "اولاد حارتنا"
Author/Authors :
ترابي، عبدالقاسم نويسنده دانشجوي دكتري , , سيدي ، سيدحسين نويسنده ,
Abstract :
هر اثر ادبي در شكلگيري و تكامل خود تابع و تحت نفوذ شرايط زماني و مكاني جامعه بوده و تصور خلق اين اثر ادبي در خارج از اين شرايط موصوف ممكن نميباشد. نقد اجتماعي تلاش و كوششي در ظهور روابط بين جامعه و ادب است. علم جامعهشناسي ادبي در قرن نوزدهم ميلادي پايهريزي، و بزرگاني همچون مادام دوستال و ايپوليتتِن و ساير انديشمندان و فيلسوفاني مثل هگل و ماركس، آغازگر و تداومبخش اين تفكر و گسترش آن بودهاند. بدون شك رمان و داستانهايي ادبي تحت تاثير اوضاع و شرايط اجتماعي خاص ظهور يافته و جامعه نيز متاثر از اين افكار و انديشه در رمان و داستاننويسان هستند. از اين رو بين اثر ادبي و جامعه يك ارتباط دو سويه و متقابل وجود دارد.
نجيب محفوظ يكي از نويسندگاني است كه در آثار خود همواره به زواياي اجتماعي جامعه توجه داشته، اين تحقيق با رويكرد نقد اجتماعي در برخي از آثار وي، بويژه "اولاد حارتنا" تلاش دارد تا مسايل و مشكلات جامعه را از ديدگاه اين نويسنده بررسي و پاسخ دهد كه داستانهايش نقش تاثير گذاري را در روند اجتماعي جامعه مصر از خود بر جاي گذاشته است.
Abstract :
The formation and creation of every work of art is influenced by social milieu. The sociological criticism is an attempt to reveal the relationship between society and literature. The science of sociology started during nineteenth century and great authors such as Madame de Stael, Hippolyte Taine, and great philosophers and thinkers such as Marx, and Hegel developed it more comprehensively. Undoubtedly novels and stories are influenced by social conditions and the society is also influenced by these works. Thus there is a mutual relationship between a literary work and society. Naguib Mahfouz is one of the authors who has paid attention to different social aspects. This paper which approaches his works based on sociological criticism –with a close look at Children of Gebelawi- tries to deal with social problems and shows that his works have affected the improvement of the Egyptian society.
Arabic abstract :
انّ ايّ اثر ادبي خاضع في وجوده وتطوره للظروف الزمانيه والمكانيه التي تلعب الدور البارز في ظهوره. ولا يمكن تصور وجود اثر ادبي خارجهما. يعتبر النقد الاجتماعي محاوله لابراز العلاقه بين المجتمع والادب فموضوع علم الاجتماع الادبي وضع اساسه في القرن التاسع عشر الميلادي، فقد طرحت شخصيات من مثل مدام دواستال وابيوليت تين وفلاسفه من مثل هيغل وماركس مبادي كانت التطورات التاليه تابعه لها. ولا شكّ في انّ ظهور الروايه كنوع ادبي كان تحت تاثير ظروف اجتماعيه خاصه ومن ثم تاثر المجتمع بالروايه وبافكار الرواييين، فهناك علاقه متبادله بين الاثر الادبي وبين المجتمع من حيث التاثير والتاثر.
تحاول هذه الدراسه القا الضو علي جانب من روايات نجيب محفوظ في ضو النقد الاجتماعي مع التركيز علي روايه اولاد حارتنا، ذلك انّ نجيب محفوظ يعد من المهتمين بالجوانب الاجتماعيه في آثاره الرواييه. كما انّ آثاره الرواييه تركت بصماتها علي المسار الاجتماعي في المجتمع المصري.
Journal title :
Astroparticle Physics