The replacement value of corn silage with wild pistachio (Pistacia khinjuk) leaf in the diet of sheep and its effect on digestibility of fiber and protein

آزمايش حاضر با هدف بررسي قابليت هضم‌ جيرههاي حاوي سطوح مختلف برگ پسته وحشي (برگ خنجوك) جايگزين شده با سيلاژ ذرت و تاثير آن بر هضم و تخمير منابع اليافي و پروتييني در گوسفندان عربي انجام شد. در مرحله اول تاثير وجود مقادير مختلف خنجوك (صفر، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد) در جيره گوسفندان عربي بر خصوصيات هضم و تخمير جيرهها مورد بررسي قرار گرفت. در مرحله بعد تاثير حضور برگ خنجوك و تانن آن در جيره بر هضم‌پذيري يونجه، كاه گندم و كنجاله سويا با تكنيك توليد گاز مطالعه گرديد. تفاوت معنيداري بين قابليت هضم‌ ماده خشك و الياف ‌نامحلول در شوينده‌ خنثي جيره شاهد با جيره‌هاي حاوي برگ خنجوك جايگزين شده با سيلاژ ذرت وجود داشت (05/0 > P). با افزايش مقدار برگ خنجوك در جيره، هضمپذيري ماده خشك و الياف ‌نامحلول در شوينده‌ خنثي روند كاهشي داشت؛ بيشترين مقدار هضم آنها مربوط به تيمار شاهد و كمترين مقدار مربوط به جيره داراي 30 درصد برگ خنجوك بود. براي هضمپذيري ماده خشك و الياف ‌نامحلول در شوينده‌ خنثي، تا 10 درصد جايگزيني خنجوك با سيلاژ ذرت، اختلافي با جيره شاهد مشاهده نشد. تفاوت معني‌داري در پتانسيل و نرخ توليد گاز كاه گندم و پتانسيل توليد گاز يونجه خشك در جيرههاي آزمايشي مشاهده نشد، اما كاهش نرخ توليد گاز در يونجه محسوس بود (05/0 > P). پتانسيل توليد گاز و توليد توده ميكروبي كنجاله‌سويا در جيره شاهد بيشتر از جيره حاوي برگ خنجوك بود. مقادير PF، توليد توده ميكروبي و بازده توليد توده ميكروبي در كاه گندم (05/0 < P) و يونجه خشك (05/0 > P) در جيره حاوي برگ خنجوك بيشتر بود. بر عكس، اين موارد براي كنجاله سويا در جيره شاهد بيشتر بود؛ اما فقط براي بازده توليد توده ميكروبي معني‌داري شد. به طور كلي نتايج مشخص كرد كه استفاده از برگ خنجوك در جيره گوسفندان اثر منفي قابل ملاحظهاي بر هضم و تخمير مواد فيبري و پروتييني مورد آزمايش نداشت و حتي بازده توليد توده ميكروبي را نيز بهبود بخشيد.

The aim of present experiment was to investigate the feeding value of wild pistachio leaf (khinjuk leaf, KL) for Arabi sheep. The digestibility and fermentation of diets containing different amounts of khinjuk (0, 5, 10, 15, 20, 25 and 30%) were measured. Then, the effect of presence of KL in the diet and its tannin content on the digestibility of alfalfa hay (Alfa), wheat straw (WS) and soybean meal (SBM) was studied by gas production (GP) technique. There was significant difference between the digestibility of dry matter (DM) and neutral detergent fiber (NDF) in diets containing KL compared with control (P < 0.05). By increasing the amount of KL in the diet, digestibility of DM and NDF was decreased; the most and least digestibility belonged to the control and diet containing 30% KL, respectively. The digestibility of DM and NDF, up to 10% replacement of corn silage (CS) with khinjuk, did not have any difference with the control diet. There were no significant differences in the potential (b) and rate (c) of GP of WS, and potential of GP of Alfa between diets, but the rate of the GP of Alfa significantly declined (P < 0.05). The GP potential and microbial biomass of SBM in control was more than diets containing KL. The amounts of PF, microbial biomass production and biomass production efficiency of WS (P > 0.05) and Alfa (P < 0.05) in the diets containing KL were higher than those of the control. Conversely, all of these indexes were greater for SBM in control diet, but only for biomass production efficiency the difference was significant (P < 0.05). Overall, the results indicated that using KL in the diets of sheep, had no significant negative effect on digestion and fermentation of fiber and protein resources but microbial biomass production and its efficiency were improved .