Evaluating the Cultural Management of Islamic Dressing at Universities (Case research: evaluating the attitude of students (girls and boys) of Islamic Azad University, Central Tehran Branch)

امروزه، بسياري از معضلات به ويژه فرهنگي و اجتماعي واحدهاي ملي، از عوامل فراملي و روند موسوم به جهاني‌شدن و مشخصاً امپرياليسم فرهنگي نشات مي‌گيرد. خصوصاً با ورود به فضاي پست‌مدرن و رسانه‌اي در دهه 1960 ميلادي و هم‌زمان با وقوع تحولاتي در اين برهه مانند جريان نهضت زنان، جنبش‌هاي اجتماعي، انقلاب جنسي و گسترش فردگرايي در غرب، سبب تحولاتي بنيادين در فضاي فرهنگي و اجتماعي جوامع شده كه فضاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ما هم متاثر از اين تغييرات و تحولات بوده و گسترش پديده موسوم به بدحجابي را در دهه‌هاي اخير در پي داشته است. هدف از پژوهش حاضر كه با رويه پيمايشي انجام يافته است، بررسي نقش مديريت فرهنگي دانشگاه‌ها در مقابله با گسترش الگوهاي پوششي و رفتاري نابهنجار در جامعه آماري دانشجويان دانشگاه آزاد تهران مركز (مجتمع دانشگاهي ولي عصر(عج)) در سال تحصيلي 1391-1392 بوده است كه از بين آنان 370 نفر به شيوه نمونه‌گيري تصادفي طبقه‌‌اي انتخاب شده‌اند. ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش پرسشنامه است. براي آزمون داده‌ها از روش آماري رگرسيون چند متغيره، ضريب همبستگي، آزمونT و تحليل واريانس استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه مديريت فرهنگي دانشگاه‌ها كه در قالب نقش و به عنوان متغير مستقل تحقيق آورده شده، بر متغير وابسته يعني بدحجابي و بدپوشي تاثير معنا‌دار و افزايشي دارد و با تغيير آن مي‌توان وضعيت فرهنگ حجاب را در دانشگاه‌ها پيش‏بيني و تبيين كرد.

Nowadays, many national problems-especially the cultural and social ones-originate from transnational factors, a trend called globalization, and particularly cultural imperialism. In particular, the arrival of post-modernism and media since the 1960s, and at the same time, changes that have taken place such as feminism, social and sexual movements, and the extension of individualism in the West, have resulted in fundamental changes in the cultural and social environment of communities, which have also affected our societyʹs cultural and social space in recent decades, leading to a phenomenon called "improper hijab". The current paper aims to study the role of universitiesʹ cultural management in dealing with expanding dressing patterns and abnormal behavior using the survey procedure method. Subjects of the present study are 370 students of Tehran Central Branch of Islamic Azad University (Valie-Asr University Complex) in the years 2012-2013, who were selected randomly. A questionnaire was prepared for collecting the data. Multivariate regression, correlation, T-test and ANOVA were used in order to test the data. The results suggested that universitiesʹ cultural management, which is considered as a role and presented as an independent variable of the current research, has a meaningful and significantly increasing effect on improper hijab as a dependent variable, and the hijab cultural situation in universities can be predicted with its change.