مطالعه آمفيستوميازيس گاو در استان مازندران، شمال ايران

مطالعه حاضر به منظور تعيين تغييرات فصلي شيوع و شدت آمفيستوميازيس گاوهاي بومي و دو رگه مازندران با توجه به سن، جنس و نژاد انجام گرفت. بدين منظور در 4 فصل سال 1387 در بازرسي كشتارگاهي، شكمبه و نگاري 132 گاو بومي و 104 گاو دو رگه، با چشم غير مسلح از نظر آلودگي به آمفيستوم‌ها آزمايش شد. كليه آمفيستوم‌هاي موجود در هر گاو آلوده به طور جداگانه جمع‌آوري و در الكل 70% حاوي 5% گليسرين جمع‌آوري گرديد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ميزان شيوع و ميانگين كلي تعداد كرم در هر حيوان بدون در نظر گرفتن سن، جنس و فصل به ترتيب 9/33% و 2/127 ± 864 عدد (حداقل 32 و حداكثر 8000) بود. درصد آلودگي و ميانگين شدت آلودگي در گاوهاي بومي 9/40% و 4/179 ± 15/1012 در گاوهاي دو رگه 25% و 9/99 ± 42/557 تعيين شد. از نگاري يكي از گاوهاي بومي تعداد كمي آمفيستوم جدا گرديد. استفاده از آزمون‌هاي آماري حاكي از عدم رابطه معني‌داري بين شدت آلودگي و نژاد (P=0.094) و رابطه معني‌داري بين نژاد و ميزان شيوع آلودگي (P=0.0103) و سن و شيوع آلودگي (P=0.016) بود. ميانگين تعداد كرم در گروه سني 5≤ بيش از ساير گروه‌ها (≤2 سال و 3 تا 4 سال) بود P=0.026) (P=0.032,، علي‌رغم اختلافات ظاهري، از نظر آماري تغييرات فصلي آلودگي (P=0.133) و شدت آلودگي در فصول مختلف (P<0.01) معني‌دار نبود (P<0.01). حداقل از هر گاو آلوده، 20 نمونه با استو الوم كارمين رنگ‌آميزي شد و گونه آمفيستوم‌هاي رنگ شده به ترتيب شدت آلودگي: كاليكوفورون كاليكوفورون (85/42%)، گاستروتيلاكس كرومنيفر (5/34%)، پارامفيستوموم گوتوي (8/21%) و كارميريوس اسپاتيو زوس (75/0%) تشخيص داده شدند. كاليكوفورون كاليكوفورون براي اولين بار از گاو از منطقه مورد مطالعه و ايران گزارش مي‌شود.

This study was carried out to determine the prevalence and intensity of histomiasis in native cattleand mixed breed Holstein from Mazanderan province, in the north of Iran in association with sex, age, breedand season. During the 4 seasons of 2008, at meat inspection the rumen and reticulum of 132 native cattleand 104 mixed breed were examined by naked eye for histomiasis. All histomes found in each cattle were collected separately and preserved in 70% alcohol containing 5% glycerin for further studies. Ourfindings revealed the overall prevalence rate and Mean ± SE of intensity 33.9% and 864.4 ± 127.2histomes per animal, 40.9% and 1012.5 ± 179.4 in native cattle, and 25% and 557.42 ± 99.9 in mixedbreeds, respectively. A few histomes were collected from the reticulum of a native cattle. There was nosignificant relation between the intensity of the infection and the breed (P=0.094), whereas the relationbetween breed and the prevalence of infection (P=0.0103), and that of age and the infection (P=0.016) weresignificant. The older group (5≤) harbored more trematodes than ≤2 and 3–4 year old, and p values: P=0.026 and P=0.032 were significant, respectively. Difference was observed between the intensity of infection in different age groups. Again a highly significant relation was shown between gender and the prevalence of infection (P<0.001), but not with the intensity of infection (P=0.206). Despite the difference in the seasonal variations of prevalence (P=0.133), and the relation between the intensity of infection and season (P=0.794), these were not statistically significant. At least 20 histomes from each infected cattle were stained using aceto alum carmine and the identified species were: Calicophoron calicophorn (42.85%), Gastrothylax crumenifer (34.5%), Parhistomum gotoi (21.8%) and Carmyerius spatiosus (0.75%). Calicophoron calicophorn is a new host and distribution record for studied areas as well as Iran.