تاثير آموزش خانواده محور بر ميزان تبعيت از برنامه ورزشي بيماران تحت جراحي باي پس عروق كرونر

چكيده زمينه و هدف: بيماري‌هاي قلبي يكي از مهمترين عوامل از كار افتادگي محسوب مي‌شود و بهبود ميزان تبعيت از برنامه ورزشي يكي از مهمترين وظايف پرستاران به شمار مي‌رود. اين پژوهش به منظور بررسي تاثير روش آموزش خانواده محور بر ميزان تبعيت از برنامه ورزشي در بيماران تحت جراحي باي پس كرونر در سال 1390 در بيمارستان امام خميني (ره) تهران انجام گرفت. روش بررسي: پژوهش حاضر يك كارآزمايي باليني از نوع نيمه تجربي با گروه كنترل است. نمونه‌ها شامل 112 نفر از بيماران جراحي قلب باز است كه به روش نمونه گيري آسان انتخاب و به شكل تصادفي به دو گروه تخصيص داده شد. مداخله شامل استفاده از روش آموزش خانواده محور در مورد تبعيت از برنامه ورزشي در گروه آزمون بوده گروه كنترل مراقبت رايج در بخش را دريافت كردند. ابزار گرد آوري داده پرسشنامه و چك ليست تبعيت ازبرنامه ورزشي بود. پرسشنامه روز قبل جراحي و چك ليست به صورت روزانه توسط بيمار و يا خانواده از روز دوم بعد از جراحي تا 8 هفته بعد از ترخيص تكميل شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آزمون آماري كاي دو، فيشر و تي مستقل و نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد. يافته‌ها: قبل از مداخله دو گروه تجربه و كنترل از نظر متغيرهاي دموگرافيك و برنامه ورزشي همسان و بعد از مداخله با آزمون تي مستقل تبعيت از برنامه ورزشي بين دو گروه مقايسه و تفاوت معني‌داري مشاهده گرديد (05/0 p) . نتيجه‌گيري: با توجه به يافته‌هاي اين پژوهش به نظر مي‌رسد روش آموزش خانواده محور براي بيماران تحت جراحي باي پس كرونر موثر بوده و با بهبود تبعيت از برنامه ورزشي بيماران همراه است.