تاثير مداخله آموزشي مبتني بر الگوي توانمندسازي بر آگاهي، نگرش، عزت نفس و خودكارآمدي مردان در پيشگيري از سرطان پروستات

چكيده زمينه و هدف: سرطان پروستات يكي از شايع‌ترين سرطان‌هاي بدخيم در مردان است. اين پژوهش با هدف تعيين تاثير مداخله آموزشي مبتني بر الگوي توانمندسازي بر آگاهي، نگرش، عزت نفس و خودكارآمدي مردان 35 تا 55 ساله در پيشگيري از سرطان پروستات انجام شد. روش بررسي: پژوهش حاضر يك مطالعه نيمه تجربي بود كه در سال 1392 در شهر گناباد و با انتخاب تصادفي 60 نفر از مردان 35 تا 55 ساله كه به صورت تصادفي به دو گروه مداخله (30 نفر) و شاهد (30 نفر) تخصيص داده شدند، انجام شد. مداخله آموزشي بر مبناي مدل ارتقاي بهداشتي در گروه مداخله به اجرا درآمد. ابزار پژوهش پرسشنامه‌اي روا و پايا بود كه قبل از انجام مداخله و دو ماه پس از اتمام مداخله آموزشي توسط شركت كنندگان تكميل شد. داده‌ها وارد نرم افزار 20 SPSS شد و با كمك آزمون‌هاي آماري همچون آزمون تي وكاي دو مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: قبل از انجام مداخله آموزشي تفاوت معني‌داري بين گروه‌هاي مداخله و شاهد از نظر متغيرهاي تحت مطالعه وجود نداشت (05/0p ). اما بعد از انجام مداخله آموزشي تفاوت معني‌داري در دو گروه مداخله و شاهد در اجزاي الگوي توانمندسازي شامل آگاهي (007/0=p)، نگرش (041/0=p)، عزت نفس (049/0=p) و خودكارآمدي (034/0=p) مشاهده شد. نتيجه‌گيري: بر اساس نتايج به دست آمده، اجراي برنامه آموزشي مبتني بر الگوي توانمندسازي مي‌تواند بر آگاهي، نگرش، عزت نفس و خودكارآمدي مردان در پيشگيري از سرطان پروستات موثر واقع شود.