بررسي ريشه شناختي و سير تحول واژه «عتيق» در قرآن

در بررسي زبانشناسي توحيدي واژه «عتيق» كه تنها در يك سوره مدني قرآن/حج به كار رفته است، درمييابيم كه مفسران و مترجمان در توضيح اين واژه به دليل ابهام معناي اصيل و صميم آن، با دشواريهايي دست به گريبان بوده و به ترجمه و تفسير واحد و دقيقي از آن دست نيافتهاند. به همين دليل، ابتدا در گزارشي اجمالي اشاره خواهيم كرد كه اين واژه نزد مترجمان، در دو معناي متفاوت «قديمي» و «گرامي» بهكار رفته‎ است و مفسران نيز به اين اختلاف دامن زده و معناي سوم «آزاد» را بر آن افزودهاند. پس از آن، در پي يافتن ريشه اصلي اين كلمه، با بررسي ديدگاه قاموسنويسان در موارد مختلف استعمال آن، مبني بر وجود دو معناي «قدمت» و «كرامت» در اصل واژه و ادغام معناي «آزادي» در معناي «كرامت» و همچنين بررسي پيشينه اين واژه در زبانهاي كهن قبل از ظهور اسلام به اين نتيجه خواهيم رسيد كه واژه «عتق» به معناي «كهنه و قديمي» در زبان آرامي، به دليل شباهت در نگارش و تلفظ، با واژه «عتك» به معناي «سبقت و پيشيگرفتن» در زبان عبري، دچار تبادل معنايي شده و اين هر دو معنا، نقطه مركزي دايره گسترده معنايي «عتق» را تشكيل داده است. بدين ترتيب، هرآنچه قديمي است يا نسبت به ديگر اقرانش به نوعي تقدم و برتري دارد با تعبير «عتيق» عنوان شده و بر اين اساس، هر دو معناي ذكر شده در ترجمه آيه شريفه مورد بحث، توجيه پذير است. عندما نتحري لفظه «عتيق» التي استخدمت مره واحده في سوره الحج المدنيه، كما يلهمنا علم اللغه التوحيدي، نجد مفسري القرآن الكريم و الذين بحثوا عن مداليل مفرداته لم يتطرقوا الي ترجمه واحده بالضبط، و نحن في هذا المجال نشير اشاره عابره الي انّ هذه اللفظه استخدمت في معنيين مختلفين – اعني «القديم» و «الكريم»- في حين ان المفسرين قد زادوا في دايره الخلاف و اضافوا عليه معنيً ثالثاً و هو الحريّه.ً ثم، اننا بحثاً عن اصل هذه اللفظه الصميم، تحرينا في القواميس عن مواضع استعمالها المختلفه،حيث وجدنا معنيي «القدم» و «الكرامه» في اصله و بعد ادماج معني الحريه في معني الكرامه و ايضا بعدما بحثنا عن مواضع استعمال هذه اللفظه في اللغات القديمه قبل ظهور الاسلام، راينا ان اللفظه «عتق» بمعني «القدم» لشبهها في اللغه الاسلاميه في الكتابه و النطق باللفظه «عتك» التي بمعني «الانسباق» و «التقدم»، قد تبدّلت في العبريه معنيً، و كلا المعنيين قد شكّل البوره المركزيه لنطاق مفهوم «العتق» الواسع. و علي هذا الاساس يفسّر ان كل ما هو له قدمه و له استباق علي ساير نظرايه، قد عبّرت عنه باللفظه « العتيق ».