شناسه هاي افزوده :
پوردهقاني، محمد ، همكارطرح , دژنديان، سهراب ، همكارطرح , حلاجيان، علي ، همكارطرح , يوسفيجوردهي، ايوب ، همكارطرح , يارمحمدي، مهتاب ، همكارطرح , يزداني، محمدعلي ، همكارطرح , محسني ، محمود ، همكارطرح , محمديپرشكوه، حسين ، همكارطرح , يگانهراسته، هوشنگ ، همكارطرح , بهمني، محمود ، همكارطرح
چكيده فارسي :
مراحل اجرايي اين پژوهش از دي ماه 1386 در انستيتو تحقيقات بين المللي ماهيان خاوياري دكتر دادمان آغاز و تا پايان ارديبهشت ماه 1390 ادامه يافت. پس از بررسي ظاهري، بيوپسي و تعيين جنسيت بر اساس روش هاي مرسوم بافت شناسي، از بين 100 قطعه فيل ماهي پرورشي توليد سال 1381-1380، تعداد 24 قطعه (8 نر و 16 ماده) گزينش و پلاك گذاري شدند. سپس ماهيان نر و ماده بطور جداگانه در 3 حوضچه بتني گرد به قطر 4 متر و عمق 5/1 متر (در هر حوضچه 8 قطعه) نگهداري شده، با استفاده از جيره غذايي ساخت انستيتو با تركيب 40-38 درصد پروتئين، 15 – 13 درصد چربي، 20-5/19 مگاژول بر كيلوگرم انرژي و انواع تركيبات ويتامينه و معدني به ميزان 2 تا 3 درصد وزن بدن با توجه به درجه دماي آب مورد تغذيه قرار گرفتند. همزمان با بيوپسي و لاپاراسكوپي از ماهيان گزينش شده زيست سنجي نيز به عمل آمد. براي مطالعه فاكتورهاي بيوشيميايي و هورموني از ماهيان مورد نظر خونگيري و پس از جداسازي سرم خون، شاخص هاي هورموني و بيوشيميايي مورد مطالعه قرار گرفتند.
پس از تعيين موقعيت هسته زايشي و بررسي سطوح هورمون هاي جنسي و دماي آب، نسبت به تزريق هورمون اقدام گرديد. هورمون تراپي بوسيله GnRH طي دو مرحله و به فاصله 12 ساعت از يكديگر صورت گرفت. همه مولدين ماده در دو مرحله با فاصله 6 ساعت و به نسبت 20% به 80% و دوز 10 ميكروگرم بر كيلوگرم وزن ماهي مورد تزريق هورمون GnRH قرار گرفتند. مولدين نر نيز در يك مرحله و همزمان با تزريق مرحله دوم هورمون تراپي بوسيله هورمون مولدين ماده با دوز 20 ميكروگرم بر كيلوگرم وزن بدن ماهي مورد تزريق هورمون GnRH قرار گرفتند.
همچنين از هورمون LHRHA2 جهت هورمون تراپي فيل ماهيان مولد پرورشي استفاده شد. هورمون تراپي بوسيله اين هورمون نيز طي دو مرحله به فاصله 12 ساعت از يكديگر صورت گرفت. غلظت هورمون تزريقي به ميزان 4 ميكروگرم به ازاي هر كيلوگرم وزن ماهي ماده بود. نسبت تزريق اول هورمون به ماهي ماده 10% و نسبت تزريق دوم 90% بود. ماهي نر در يك مرحله و همزمان با مرحله دوم تزريق هورمون به ماهي ماده با غلظت 5/2 ميكروگرم در كيلوگرم وزن بدن، هورمون تراپي شد. عمليات تكثير از طريق ريز برش مجراي تخم بر و بدون كشتن ماهي صورت گرفت.
ميانگين غلظت گلوكز در سرم خون فيل ماهيان نر و ماده پرورشي در مراحل دوم و سوم رسيدگي جنسي فاقد اختلاف معني دار، اما در مرحله چهارم رسيدگي جنسي در سطح 95 درصد اعتماد داراي اختلاف معني دار بودند. غلظت كلسترول، تري گليسريد و چربي كل سرم خون در هر دو جنس نر و ماده از مرحله دوم بسمت مرحله چهارم رسيدگي جنسي افزايش يافت و در سطح 95 درصد بين دو جنس نر و ماده اختلاف بين غلظت آنها (بجز كلسترول در مرحله سوم رسيدگي جنسي) معني دار بود. همچنين پارامترهاي فوق در مراحل مختلف رسيدگي جنسي و در فصول مختلف از غلظت هاي متفاوتي برخوردار بودند.
غلظت كلسيم سرم خون در هر دو جنس فيل ماهيان پرورشي در مراحل مختلف رسيدگي جنسي متفاوت بوده، در يك مرحله مشخص جنسي، مقدار يون كلسيم سرم خون فيل ماهيان پرورشي ماده همواره بالاتر از نر بود. ضمناً در مرحله سوم اين اختلاف بين دو جنس معنادار بود. مقدار يون سديم فيل ماهيان پرورشي نر و ماده در هيچ شرايطي داراي اختلاف معني دار نبود.
ميانگين غلظت هورمون جنسي تستوسترون سرم خون فيل ماهيان پرورشي نر و ماده در مراحل II، III، IV رسيدگي جنسي بترتيب 63/1±86/10 و 12/0±84/0، 10/3±14/54 و 18/2±66/15 و 40/7±41/112 و 63/3±75/50 نانوگرم در ميلي ليتر بود كه با يكديگر و نيز در درون خود در مراحل مختلف رسيدگي جنسي داراي اختلاف معني دار بودند. غلظت تستوسترون سرم خون ماهيان نر در مراحل سوم و چهارم رسيدگي جنسي و در فصل پاييز بيش از ساير فصول بود. اما در سرم خون فيل ماهيان ماده در مراحل دوم و سوم رسيدگي جنسي فصول زمستان داراي بيشترين غلظت تستوسترون بود، ولي در مرحله چهارم رسيدگي جنسي همگام با ماهيان نر، غلظت اين هورمون جنسي در فصل پاييز بيش از ساير فصول بود. همچنين در هر مرحله از رسيدگي جنسي غلظت هورمون تستوسترون سرم خون فيل ماهيان نر به مراتب بيشتر از فيل ماهيان ماده بود.
ميانگين غلظت هورمون پروژسترون فيل ماهيان پرورشي نر و ماده در مراحل II، III، IV رسيدگي جنسي بترتيب 01/0±50/0 و 00/0±50/0، 08/0±50/0 و 02/0±11/0 و 04/0±36/0 و 03/0±19/0 نانوگرم در ميلي ليتر بود كه فقط در مرحله سوم رسيدگي جنسي با يكديگر اختلاف معني دار داشتند. همچنين غلظت اين هورمون در مراحل مختلف رسيدگي جنسي در ارتباط با فصول مختلف سال، در جنس هاي نر و ماده داراي نوسان ولي همسو با يكديگر بودند.
غلظت هورمون استراديول سرم خون فيل ماهيان پرورشي نر و ماده در مراحل II، III، IV رسيدگي جنسي بترتيب 39/1±9 و 29/0±45/5، 64/0±51/6 و 97/0±47/9 و 29/2±95/2 و 70/0±15/4 نانوگرم در ميلي ليتر بود كه در هر دو جنس در فصول و در مراحل مختلف جنسي با يكديگر اختلاف داشتند.
نتايج نشان داد كه با مديريت مناسب و از طريق دانش اندوكرينولوژي (برخي پروفيل هاي بيوشيميايي و هورموني) مي توان ضمن ايجاد گله هاي مولد نسبت به جداسازي و تعيين مراحل رسيدگي ماهيان نر از ماده، استحصال تخمك و اسپرم زايا، تكثير مصنوعي با روش نوين ريزبرش مجراي تخم بر بمنظور زنده نگهداشتن مولدين (جهت تخمك گيري و اسپرم گيري چند باره) و نيز توليد بچه فيل ماهيان پرورشي از مولدين پرورشي با سن بسيار پايين تر از شرايط طبيعي و نيز استحصال خاويار اقدام نمود. همچنين نتايج حاصل از اين پروژه نشان داد كه هورمون هاي جنسي تستوسترون و استراديول و يون كلسيم از مهمترين فاكتورهاي تعيين كننده زمان رسيدگي جنسي و زمان دقيق تزريق هورمون هاي سنتتيك جنسي بمنظور تكثير مصنوعي مي باشند. نتايج چهار ساله يا 12 فصل ما نشان داد كه فيل ماهي پرورشي نر و ماده زماني مي توانند به تكثير مصنوعي پاسخ مثبت بدهند كه غلظت تستوسترون سرم خون آنها بترتيب در محدوده 120-90 نانوگرم در ميلي ليتر و در محدوده 60-40 نانوگرم در ميلي ليتر باشد.
با اجرايي نمودن دستاوردهاي پروژه حاضر مي توان ضمن كاهش هزينه هاي پرورش به دليل كاهش زمان بلوغ، افزايش راندمان تكثير و كاهش تهاجم به منابع طبيعي و بازسازي ذخاير اين گونه و تجاري سازي آن را در راستاي توسعه صنعت تكثير و پرورش ماهيان خاوياري بمنظور توليد خاويار و بچه ماهي خاوياري در كشور امكان پذير نمود.
چكيده انگليسي :
Abstract
This study was carried out in the International Sturgeon Research Institute of Dr. Dadman during 2007 – 2011. A total of 24 beluga 7- year – old (Huso huso) including 8 males and 16 females were selected after morphological assay, biopsy and sexing based on histological routine methods and then stocked separately based on sex in 3 concrete circled ponds (with 4m diameter, 1.5 depth) an were fed by diet include 38 – 40 % protein, 13 – 15 % fat, 19.5 – 20 Mg/kg energy and 2-3 % different kind of vitamins and minerals produced by mentioned institute. Bleeding was carried out in order to separating serum for study on biochemical and hormonal parameters.
The GnRH hormone was injected to fishes at two stages each 12 hours after GV detection, evaluation of sexual hormone levels and water temperature. Females were injected at two stages each 6 hours with ration 20% to 80 % and concentration of 10 µg/kg of fish body weight. Males were injected by GnRH for one time according with the second injection in females with concentration 20 µg/kg of fish body weight. Obtaining of eggs was carried out by micro incision of oviduct without killing fish.
Mean concentration of Glucose showed no significance different at stages II and III, but showed significance different at stage IVof sexual maturation stages (P<0.05).
Cholesterol, triglycerides and total lipid levels of males and females blood serum were changed significantly from stage II to stage IV and in different seasons (P<0.05). Calcium level of blood serum was different at various sexual maturity stages in males and females and was more in females than males at each stage. So that showed significant difference at stage III between them.
Sodium ion showed no significant difference in males and females at each condition. Mean concentration of testosterone (T) in males and females at stages II, III and IV was 10.86 ± 1.63, 0.84 ± 0.12, 54.14 ± 3.1, 15.66 ± 2.18, 112.41 ± 7.4 and 50.75 ± 3.63 ng/ml respectively, that showed significant difference with each other and at different sexual maturity stages (P<0.05), that reached to a maxim in males at stage III and IV in Autumn and in females at stages II and III in Winter. But, at stage IV, it was similar to males. Testosterone levels at all stages in males was more than females.
Mean concentration of progesterone level in males and females at stages II, III and IV was 0.5 ± 0.01, 0.5 ± 0.00, 0.5 ± 0.08, 0.11 ± 0.02, 0.36 ± 0.04 and 0.19 ± 0.03 ng/ml respectively, that showed significant difference at stage III. But showed similar results in males and females seasonally.
Estradiol (E2) level in males and females at stages II, III and IV was 9 ± 1.39, 5.45 ± 0.29, 6.51 ± 0.64, 9.47 ± 0.97, 2.95 ± 2.29 and 4.15 ± 0.7 ng/ml, respectively that showed significant difference in males and females at different stages (P<0.05).
Results showed that by good management and using endocrinology sciences (such as biochemical and hormonal indices), we can produce breeders with having good quality eggs and sperms for artificial propagation by using micro incision of oviduct method in order to without killing them (for several time breeding), caviar and farmed larvae and fry.
Results also showed that Testosterone (T), Estradiol and Calcium were the most important detective indices for sexual maturity and the accurate time of synthetic hormone injection for artificial breeding. Testosterone (T) level limit in males and females for positive reply to artificial propagation was 90 – 120 and 40 – 60 ng/ml, respectively. By using the obtained results, we can reduce rearing cost of Huso huso, because the decrease of sexual maturity duration, increase of propagation recruitment, decrease of pressure to natural sources and help to restocking, commercializing of it for improvement of sturgeon rearing and propagation in order to caviar and fry production.
كليدواژه :
توليد بچه فيل ماهي , مولدسازي , فيل ماهي پرورشي Huso huso , تكثير مصنوعي , فاكتورهاي بيوشيميايي , هورمون هاي استروئيدي جنسي , فاكتورهاي بيوشيميايي