چكيده فارسي :
بررسي حاضر بمدت يك سال از فروردين 1395 لغايت فروردين 1396، انجام گرديد. تعداد 6 ايستگاه مطالعاتي در مناطق مختلف تالاب انزلي انتخاب و صيد ميگوي رودخانه اي شرق Macrobrachium nipponense(De Haan, 1849) به صورت ماهانه انجام شد. تخمين جمعيت اوليه برآورد توده زنده M.nipponense با روش تهي سازي(Depletion methods) Leslie انجام گرديد. به منظور بررسي خصوصيات توليدمثلي، نمونه هايي از ميگوي ماده تخمدار نيز مورد بررسيهايي شامل تعيين هماوري مطلق و اندازه گيري ابعاد تخم، قرار گرفتند. محتواي گوارشي تعدادي از نمونه ها ازهر كلاسه طولي براي بررسي مستقيم محتواي تغذيه اي جدا سازي شدند. با استفاده از محتواي ايزوتوپهاي نيتروژن15 وكربن13 چرخه غذايي و جايگاه تروفي ميگوي رودخانه اي شرق در زنجيره غذايي تالاب انزلي مشخص گردد7 شاخه و 162جنس فيتوپلانكتوني و 122 جنس متعلق به 11 شاخه زئوپلانكتوني در اين مدت شناسايي شدند. آزمون ناپارامتريك كروسكال واليس (p<0.05) نشان داد كه ايستگاه تالاب غرب تفاوت معني داري با ساير ايستگاهها دارد. 8 گروه از بي مهرگان كفزي در تالاب انزلي شناسايي كه دو گروه شيرونوميده و توبي فيسيده بيشترين فرا واني و پراكنش را داشنه اند. در صد كل مواد آلي بستر بين حد اقل 46/2±75/5 در سياه درويشان و حد اكثر 1/5±9/14 درصد در ايستگاه هندخاله بوده است. آزمون ناپارامتريك كروسكال واليس (p<0.05) نشان داد كه ميانگين درصد مواد آلي رسوبات بستر در ايستگاهها تفاوت معني داري داشته است. همچنين تغييرات پارامترهايي چون اكسيژن محلول، شفافيت و pH در ايستگاههاي مختلف معني دار بوده است. بيش از 2500 نمونه ميگوي صيد و مورد بررسي قرار گرفتند كه داراي طول بيشينه و كمينه به ترتيب 97 و 05/10ميلي متر و وزن 02/0 تا 13 گرم به ترتيب در ايستگاه سياه درويشان و هندخاله صيد شد. بيشترين تراكم ميگو در ايستگاه سياه درويشان (1262 عدد) و كمترين تعداد در ايستگاه شيجان (102 عدد) مشاهده شد. آناليز رگرسيون نشان داد همبستگي بين طول كل و وزن ميگوي غير بومي تالاب نمايي و ضريب همبستگي(r)بيش از 95 درصد داشت (R2= 0.953) . همچنين رابطه بين طول كل و طول كاراپاس خطي و ضريب همبستگي 96 درصد داشت. آزمون ناپارامتريك كروسكال واليس تفاوت معني داري در فراواني ميگوها در ايستگاههاي مختلف نشان داد (05/0>p). هماوري كل بين 75 تا 4146 عدد تخم با قطركوچك 35/0 تا 8/0و قطر بزرگ بين 5/0 تا 05/1 ميليمتر بوده است. براساس آناليز خوشه بندي از ميان فاكتورهاي زيستي، زيتوده و فراواني ماكروبنتوزها و تركيب بستر در دسته هاي نزديكتر به فراواني ميگو بوده اند. آزمون چند متغيره PCA نشان داد كه فراواني و زيتوده كفزيان و تركيب بستر، بيشترين و تراكم زئو و فيتوپلانكتونها كمترين ارتباط را با پراكنش ميگو داشته اند. در ميان عوامل غير زيستي شفافيت نزديكترين عامل موثر بر فراواني اين گونه بوده و عواملي چون سختي كل و هدايت الكتريكي در فاصله دورتري قراردارند. بر اين اساس سختي كل و هدايت الكتريكي كمترين اثررا بر فرا واني ميگو داشته اند. بررسي عملكرد تله هاي بكار رفته از مقايسه صيد در واحد تلاش براي هر سه تله مشخص نمود كه تفاوت معني دار (p<0.05) بوده است. بر اساس اطلاعات صيد تله ها، زيتوده اوليه M. nipponense بطور متوسط 366 كيلو گرم در واحد صيد برآورد شد. بر اساس بررسي محتويات معده، نرمتنان (7/42٪) بيشترين تعداد مشاهده را در نمونه هاي مورد بررسي نشان داده وپس ازآن دتريت (38٪)، گياهان (29٪)، سخت پوستان (21٪)، ماهي (19٪) وحشرات (3/6٪) قرارداشتند. ميگوي M. nipponense از نظر مقدار ايزوتوپ كربن13 ، در بخش مياني دوگروه ماهيان بومي و غير بومي تالاب بوده ولي مقدار ايزوتوپ نيتروژن آن درسطح بالاتري نسبت دوگروه قرارداشته است. M. nipponense از سطح غذايي بسياربالايي برخوردار بوده دركنار گونه اردك ماهي قرارگرفته است. ميگوهاي خشك شده توسط سه دستگاه خشك كن، داراي 18/70 تا 74/72 درصد پروتئين و 31/2 تا 67/3 درصد چربي بوده اند. پودر سوپ توليد شده نيز داراي مقدار پروتئين بالاتر (حدودا 10 درصد) نسبت به پودرهاي سوپ (استفاده از پودر و عصاره¬هاي مرغ و گوشت) آماده در بازار (حدودا 6 درصد) بود. نتايج نشان داد كه با افزايش زمان نگهداري، مقدار تيوباربيوتوريك اسيد افزايش يافت اما مقدار آن در همه تيمارها در طول 6 ماه در حد قابل قبولي يعني كمتر از بيشينه اعلام شده براي اكسيداسيون چربي قرار داشت. نتايج حاصل از ارزيابي ميكروبي نشان داد كه ماه چهارم، پايان دوره نگهداري پودر سوپ غني شده با M. nipponense خشك بود
چكيده انگليسي :
The present study was conducted from April 2016 to April 2017. Six study stations in different areas of Anzali Lagoon were selected and fishing of the eastern Macrobrachium nipponense river shrimp (De Haan, 1849) was carried out on a monthly basis. Estimation of the initial population of M. nipponense and live mass estimation was performed by Leslie's Depletion methods. The reproductive characteristics of ovigerous prawns including determining absolute fecundity and measuring egg dimensions, were studied. Digestive Content A number of samples were isolated from each length class for direct study of gut content. Measuring the content of nitrogen 15 and carbon 13 isotopes, the food cycles and trophic position of the eastern river shrimp in the food chain of Anzali lagoon were determined. Totally 162 phytoplanktonic genus of 7 taxa and 122 genus belonging to 11 zooplankton taxa, were identified during the study period. Nonparametric cross-sectional analysis of Wallis (p <0.05) showed that the Phytoplanktons frequency in West Wetland station was significantly different from the other stations. Eight groups of invertebrates in Anzali lagoon were identified of them 2 groups of Chironomids and Tubificids had the highest prevalence and distribution. Averagely the minimum and maximum total organic matter content of the bottom sediment fluctuated within 5.75 ± 2.46 and 14.9 ± 5.1 percent in the stations 1 and 3, respectively. The nonparametric Kruskal-Wallis test (p <0.05) showed that the average percentage of organic matter in bed sediments at stations differed significantly. Also, changes in parameters such as soluble oxygen, transparency and pH at different stations have been significant. More than 2,500 specimens of shrimp were caught and examined, with a maximum and minimum length of 97 and 10.05 mm, and a weight of 0.02 to 13 g, respectively, at the Darvishhan and Handkhaleh stations. The highest density of prawn was observed in Siah Darvishan station (1262 pieces) and the lowest number was observed in Shijan station (102 pieces). ). Regression analysis showed exponential correlation between total length and weight and correlation coefficient (r) greater than 95% (R2 = 0.953). Also, the relation between total length and carapace length was linear and correlation coefficient was 96%. %. Non-parametric Kruskal-Wallis test showed a significant difference in the frequency of shrimp at different stations (p <0.05). The absolute fecundity was between 75 and 4146 eggs with a short diameter of 0.35 to 0.8 and a long diameter of 0.5 to 1.05 mm. . Based on the cluster analysis, among the biotic factors showed that the biomass and the frequency of benthic macroinvertebrates and the composition of the substrate sediments fall in the groups closer to the prawn abundance. The PCA multivariate test approved that the mavroinvertebrates biomass and frequency and substrate composition, had the highest and zoo and phytoplankton density had the least correlation with shrimp distribution. Among the non-biological factors, transparency is the closest factor affecting the prawn frequency, and factors such as total hardness and Ec fall far away from it. Accordingly, the total hardness and electrical conductivity have the least effect on the prawn density. Examining the performance of the applied traps, comparing the catch per unit of effort for all three traps revealed a significant difference (p <0.05). Based on trapping information, the M. nipponense primitive biomass in Anzali lagoon was estimated to average 110 kg per catch area. Based on the prawn gut contents analysis, mollusks were the most commonly observed samples (42.7%) in the specimens, and after that, it was shown to be Detritus (38%), Plants (29%), Crustacea (21%), Fish (19%) and insects(6.3%). According to the isotope carbon 13 content, M. nipponense trophic level is in the middle part of the two groups of native and non-indigenous fish in the wetland, but its nitrogen isotope is higher than what are in the two-group. M. nipponense falls in a high nutritional level along with pike. The dried prawn by three drying machines has 70/18 to 72/74 percent protein and 2,31 to 3,6 percent fat content. The produced soup powder also had a higher protein content (about 10%) than soup powders (using powdered, chicken and meat extracts) ready for use on the market (about 6%). The results showed that with increasing storage time, the amount of thiobarbiotic acid increased, but its value in all treatments during 6 months was at an acceptable level, ie less than the maximum declared for fat oxidation. The results of a microbial evaluation showed that the fourth month was the end of the dry M.nipponense-enriched soup powder storage period.
كليدواژه :
تالاب انزلي , Macrobrachium nipponense , هماوري , سطح تروفي , ماندگاري
