شماره ركورد :
296
عنوان :
مطالعات پسابهاي كشاورزي و آبهاي لب شور منطقه اهواز و خرمشهر به منظور فعاليتهاي آبزي پروري
شرح پديد آور/مجري (مجريان) طرح :
كيان ارثي، فرحناز
شناسه هاي افزوده :
محمود، رامين ، همكارطرح , دهقان مديسه، سيمين ، همكارطرح , اسماعيلي، فوزيه ، همكارطرح , خلفه نيل ساز، منصور ، همكارطرح , طرفي زادگان، جميل بني ، همكارطرح , صفي خاني، حاجت ، همكارطرح , آلبوعبيد، صادق ، همكارطرح
سال نشر :
1394
تنالگان :
وزارت ﺟﻬﺎد ﮐﺸﺎورزي - ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت، آﻣﻮزش و ﺗﺮوﯾﺞﮐﺸﺎورزي - ﻣﻮﺳﺴﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻋﻠﻮم ﺷﯿﻼﺗﯽ ﮐﺸﻮر
چكيده فارسي :
اين مطالعه در سال 1387 به منظور مطالعه پسابهاي كشاورزي با هدف آبزي پروري در 6 ايستگاه صورت گرفته است،كه 2 ايستگاه در جاده اهواز – خرمشهر بر روي پسابهاي مزارع نيشكر در غرب كارون ،2 ايستگاه در جاده اهواز-آبادان بر روي پسابهاي مزارع نيشكر در شرق كارون و پساب مزارع پرورش ماهي آزادگان و 2 ايستگاه درمسيرپسابهاي كشاورزي واقع در شمال شرق اهواز انتخاب شده است. نمونه برداري از ايستگاههاي انتخابي از فروردين تا اسفند ماه سال 1387 بوده كه نمونه برداري از پارامترهاي فيزيكي و شيميايي و پلانكتونها به صورت ماهانه، نمونه برداري از كفزيان و ماهيان به صورت فصلي و نمونه برداري جهت آناليز فلزات سنگين و سموم به صورت يك بار در طول سال صورت گرفته است. اندازه گيري برخي از پارامترها از قبيل دماو pH در محل و آناليز ساير پارامترها طبق روشهاي استاندارد درآزمايشگاه صورت گرفته است. غلظت فلزات سنگين با روش ولتامتري و پلاروگرافي توسط دستگاه پلاروگراف و سموم پس از استخراج و تغليظ توسط دستگاه GC اندازه گيري شده اند. جهت شناسايي فيتو پلانكتونها در هر ايستگاه يك ليتر آب از عمق مياني هر ايستگاه جمع آوري و توسط فرمالين 4% فيكس گرديد و نمونه گيري از زئوپلانكتونها با استفاده از تور 55 ميكرون به صورت ماهانه انجام شده است. نمونه گيري از ماهيان با توجه به شرايط منطقه با استفاده از تور پرتابي (‍‍Cast Net) و نمونه برداري از بي¬‌ مهرگان كفزي رودخانه با استفاده ازنمونه‌بردار Petersenبا ابعاد 5/15 × 5/15 سانتي متر صورت گرفته است. نتايج حاصل از محاسبه شاخص كيفيت آب (WQI) در ايستگاههاي كوشك طلائيه، درياچه مصنوعي، پساب فارابي و پساب پرورش ماهي آزادگان نشان مي دهد كه كيفيت آب در اين ايستگاهها در گروه 4 مي باشد. در دو ايستگاه مالح و پمپاژ بدليل بالا بودن ميزان شوري از شاخص WQS استفاده شد كه نتايج محاسبه اين شاخص نشان مي دهد كه اين ايستگاهها داراي كيفيت متوسط تا پايين بوده اند. مقادير فلزات سنگين در آب از روند زير برخوردار است: Ni > Zn > Pb > Cu > Co > Cd > Hg مقادير جيوه در كليه موارد كمتر از حدود استاندارد بوده و همه عناصر كمتر از حدي بوده اند كه قادر به ايجاد سميت مزمن باشند. همچنين تمامي فلزات بررسي شده، مقاديري كمتر از حد مجاز WHO داشته اند. نتايج حاصل از بررسي سموم كلره نشان مي دهد كه در تمامي نمونه هاي مورد بررسي ميزان سموم در حد ناچيز و قابل قبول براي آبزي پروري بوده است. بطور كلي در اين مطالعه 34 جنس فيتوپلانكتوني در 4 گروه باسيلاريوفيسه(دياتومه)، سيانوفيسه، كلروفيسه و دينوفيسه به ترتيب با 11، 8 ، 14و 1 جنس حضور داشته اند و نسبت فراواني اين رده ها به ترتيب 64/37،26/34 ، 24/23 و 87/4 درصد بوده است و به طوركلي از نظر فيتوپلانكتوني، پساب هاي مورد بررسي براي استفاده در آبزي پروري در حالت متوسطي قرار دارند. همچنين در اين مطالعه نزديك به 1000 نمونه زئوپلانكتوني در6 ايستگاه در طول سال شناسايي و شمارش شده است كه بيشترين درصد زئوپلانكتونهاي شناسايي شده متعلق به سه گروه پروتوزوآ ( عمدتا مژه داران)، روتيفرا و پاروپايان بوده اند كه روتيفرا با بيش از 90 در صد بيشترين درصد فراواني اين مجموعه را دارا ست وگونه غالب روتيفرBrachionus، calciferous بوده است . عليرغم اينكه در مطالعه حاضر گروه غالب زئوپلانكتوني، روتيفرهاهستند اما فراواني آنها بالا نيست. لذا نمي توان اظهار نظري جدي در رابطه با اعلام شرايط يوتروفي نمود، ولي روند رو به رشد پديده پر غذايي را اعلام مي دارد. بيشترين تنوع كفزيان در ايستگاههاي متعلق به پساب درياچه مصنوعي و پساب پرورش ماهي آزادگان بوده است. بيشترين فراواني در پساب پرورش ماهي آزادگان به ترتيب در فصل پاييز و زمستان بوده كه اين فراواني متعلق به گروه مقاوم لارو شيرونوميده بوده است. در ايستگاه هاي كوشك طلائيه، پساب فارابي و نهر مالح بيشترين درصد فراواني متعلق به گروه شيرونوميده بوده و در پساب ايستگاه پمپاژ گروه قاب بالان غالب مي باشند. مقادير شاخص بيولوژيك خانوادگي هلسينهوف در اين تحقيق نشان مي دهد كه پسابهاي مورد مطالعه عمدتا از وضعيت فقير تا خيلي فقير برخوردار بوده اند كه بيانگر شرايط آلوده تا شديدا آلوده مي باشد همچنين تجزيه و تحليل داده هاي ماكروبنتوزي در پسابها بر اساس سيستم ساپروبي و ارزش بيولوژيكي (Z) نشان مي دهد كه پتانسيل توان توليد ماهي به ترتيب در پساب پرورش ماهي آزادگان و درياچه مصنوعي بيشترين مقدار را در طول سال داشته است و از آنجا كه اين دو منبع آبي از ارزش زيستي و توان توليد نسبتا مناسبي برخوردارند، لذا ميتوان با تمهيدات مناسب از اين پسابها در پرورش ماهيان كم توقع استفاده نمود. در اين مطالعه تعداد 7 گونه ماهي متعلق به 7 جنس از 4 خانواده صيد شدند. در تركيب صيد، گونه هاي آب شيرين و نيز گونه هاي آبهاي شور مشاهده شدند. با توجه به نتايج حاصل از چهار ايستگاه بررسي شده، ايستگاه درياچه مصنوعي و پس از آن پساب فارابي داراي بيشترين تعداد ماهي صيد شده بوده اند كه در هر دو ايستگاه، به ترتيب دو گونه ماهي بياح و شانك از بيشترين فراواني برخوردار بوده اند. به طور كلي بر اساس پارامترهاي زيستي، مانند فراواني زئوپلانكتونها ايستگاهها داراي شرايط مشابهي هستند ولي از نظر فيتوپلانكتونها ايستگاههاي پرورش ماهي آزادگان و پمپاژ و پس از آن پساب فارابي داراي شرايط مناسبتري از نظر درصد فيتوپلانكتونهاي مفيد بوده اند. همچنين نتايج شاخص FBI در رابطه با موجودات بنتيك ايستگاه پمپاژ و پس از آن درياچه مصنوعي را در شرايط بهتري نشان مي دهد ولي ايستگاه پرورش ماهي آزادگان گرچه توان توليد بيشتري دارد، براي ماهيان كم توقع مناسب مي باشد و درياچه مصنوعي با وجود كمتر بودن توان توليد به دليل داشتن FBIكمتر، مناسبترين ايستگاه مي باشد. بيشترين حضور ماهي در ايستگاههاي درياچه مصنوعي و سپس پساب فارابي مشاهده شده است كه عمدتا متعلق به دو گونه غالب بياح و شانك بوده است. با نگاه كلي به پارامترهاي زيستي و غير زيستي بررسي شده، به ترتيب ايستگاههاي درياچه مصنوعي در غرب رودخانه كارون و پساب پرورش ماهي آزادگان در شرق كارون، داراي كيفيت مناسبتري نسبت به ساير ايستگاهها جهت فعاليتهاي آبزي پروري مي باشند كه انجام اين كار نيز منوط به اعمال اقدامات مديريتي و تمهيدات خاص دارد.
چكيده انگليسي :
Abstract This study was done in 2008 on agricultural sewage for aquaculture in six stations. Two stations were in Ahvaz-Khorramshahr road near sugar cane plantation sewage in west Karoon, Two stations were in Ahvaz-Abadan road in sugar cane plantation sewage in east Karoon and Azadegan sewage and two stations were in agricultural sewage in the north of Ahvaz. Monthly Samplings of planktons, physical, chemical parameters were taken during Aprile to March 2008. In addition seasonal sampling of benthic fauna and fish were carried out. Heavy metal and toxic samples were done only one time during the study period. Measurement of some parameters such as temperature and pH were done during sampling procedure and other parameters were measured in laboratory based on standard methods. Heavy metal concentrations were measured with polarography and voltammetry techniques and toxic substances were extracted and concentrated to determine the concentration of them in water using GC device. For identifying phytoplanktons, 1 liter water from middle depth was sampled in each station and 4% formalin was added. Zooplankton were sampled monthly using 55µ plankton net. Fish samplings were done using cast net regarding regional condition, and sampling from benthic invertebrate of river were done using Petersen grab with 15.5cm*15.5cm. Results of water quality index (WQI) from Koushk Talaieh (station1), Artificial lake station (station 2) , Farabi(station 3), and Azadegan aquaculture sewage station (station4) showed that water quality is in group four. WQS index was used for Maleh(station 5) and Pumping station ( 6 station) stations due to high levels of salinity. The WQS results showed that water quality of these stations were moderate to low. Heavy metals in water, the ordination is as follows: Ni > Zn > Pb > Cu > Co > Cd > Hg Mercury levels in all cases were less than the standard and all the elements have been somewhat less than chronic toxicity level. The values of all studied metals are lower than the WHO limit. The results indicated that chlorinated pesticides in all samples are at low level and they are at acceptable levels for aquaculture. In this study, 34 genus of phytoplankton from Bacilariophyceae (diatoms), Cyanophyceae, Chlorophyceae and Dinophyceae were present with 11, 8, 14 and one genus respectively and the percentage of frequencies were respectively 37.64, 34.26, 23.24 and 4.87%. In general phytoplanktons of wastewater were in modest condition for using in aquaculture. In this study, about 1,000 samples of zooplankton in 6 stations were identified and counted during the year. The high percentage of zooplankton were belonged to three groups of protozoa (mainly ciliates), Rotifer and copepods were. The Rotifers with more than 90 percent frequency had the maximum prevalence. The dominant rotifer species was Brachionus calciferous. Although in this study the dominant group of zooplanktons was rotifers but the frequency is not high. Therefore we cannot call this circumstance as eutrophic condition, however the growing trend of high food phenomenon has announced. High benthic diversity was observed in Artificial lake wastewater station and Azadegan aquaculture sewage station. The most frequent taxa were in Azadegan aquaculture sewage station during autumn and winter which belonged to resistant Chironemidae larvae. In Koushk Talaieh, Farabi and Maleh stations, Chironemidae was dominanted and in Pumping station Coleoptera was dominant group. Hilsenhoff index showed that most of waste water stations were in poor to very poor condition, indicating that they were heavily contaminated. The data analysis of macrobenthose data in wastewaters based on Satropi and biological value (Z) showed that potential of fish production in Azadegan and artificial lake was high during the year. These two water sources have suitable situation for potential production and biological value, therefore with special plans for culturing low demand fish would be possible. In this study, 7 fish species belongs to 7 genera from 4 families were collected. Freshwater and marine water species was observed in the catch composition. According to the results of the four studied stations, Artificial lake station and Farabi had the highest number of catch which mostly belonged to Acanttopetrus Latus and Liza Abuo. In general, based on biological parameters, such as zooplankton frequency, all stations had similar conditions but in terms of phytoplankton, Azadegan aquaculture sewage station, Pumping stations and Farabi wastewater have better condition for aquaculture. The FBI index showed that the artificial lake station and pumping station are more suitable for aquaculture activity. Low demand fish is recommended for Azadegan aquaculture sewage station. Artificial lake station had lower primary production but it is more suitable for aquaculture because of its lower FBI index value. Most of the fish presence was in the artificial lake station and Farabi wastewater which belonged to two predominant species of Acanttopetrus Latus and Liza Abuo. In general, based on biological and non-biological parameters, artificial lake station in the west Karoon and Azadegan aquaculture sewage station have better water quality than the other stations for aquaculture activities. This requires management action and special schemes.
كليدواژه :
پسابهاي كشاورزي , فعاليت آبزي پروري , كيفيت آب , پارامترهاي زيستي و غير زيستي
اطلاعات نشر :
تهران موسسه تحقيقات علوم شيلاتي كشور
مشخصات ظاهري :
بخشي رنگي، جدول، مصور، نمودار
فروست :
موسسه تحقيقات علوم شيلاتي كشور 44028
كتابنامه :
كتابنامه: ص. 128- 131
موضوع :
آبزي پروري , آب- استفاده مجدد , فاضلاب- تصفيه زيستي , آبياري با فاضلاب , آب هاي شور- ايران- اهواز , آب هاي شور- ايران- خرمشهر
شماره :
8
شمارة كاتر :
م924ك
ردة اصلي :
639
كليدواژه - جزئيات :
لينک به اين مدرک :
بازگشت