چكيده :
ماركس در قرن نوزدهم تاريخ را براساس ماترياليسم ديالتيك تبيين نمود. او منطق گذار از دورههاي اشتراكي، بردهداري فيوداليسم و سرمايهداري را مشخص كرد. البته چون در آسيا مقوالت موثر در ايجاد تضاد طبقاتي را نيافت تاريخ آن را با مفهوم شيوه توليد آسيايي متمايز كرد كه اين مفهوم، نشانگر جامعهاي ايستا و فاقد معيارهاي الزم براي ترقي بود. در دهه 1930 ميالدي در شوروي طي كنفرانس لنينگراد مورخان آن كشور تصميم گرفتند كه تاريخ تمامي جوامع را براساس الگوي تكاملي ماركسيستي تفسير كنند كه تاريخ ايران نيز برهمين اساس مورد مطالعه قرار گرفت...