عنوان :
مرفولوژي و بيواكولوژي سپردار واوي انجير LEPIDOSAPHES CONCHIFORMIS GMELIN روي درختان نارون و روشهاي مبارزه با آن در اصفهان
پديدآورندگان :
بلالي غلامرضا نويسنده , دكتر حسين سيداسلامي نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه صنعتي اصفهان
كليدواژه زبان طبيعي :
1360 , سپردار ماده , سالهاي 1359 , شفيره هاي زنبور , }A.Libanicus{ , شفيره هاي پارازيتوييد
چكيده :
مشخصات مرفولوژي ، خسارت ، پراكندگي ، تغييرات فصلي جمعيت مراحل مختلف زندگي و بعضي عوامل كنترل طبيعي Lepidosaphes Conchiformis Gmelin روي درختان نارون در اصفهان در سالهاي 1359 و 1360 مورد مطالعه قرار گرفت . دو فرم مرفولوژيكي سپردار ماده كه يكي جمعيت غالب را براي زمستان گذراني و ديگري جمعيت غالب را در فصول زراعي تشكيل ميداد شناسايي و توصيف گرديد. خسارت سپردار مناطق مركزي شهر با سابقه طولاني تر صرف حشره كشها شديدتر بود.اين حشره زمستان را بصورت ماده در روي شاخه و تنه درختان سپري كرده و در فصول زراعي نتايج آنها اكثرا" به پشت و روي برگها مهاجرت مينمودند. سه نسل كامل اين حشره در سال در منطقه مشخص شده و احتمال وجود نسل يا نسلهاي بيشتر آن مورد بحث قرار گرفته است بهترين زمان مبارزه شيميايي برعليه اين آفت در زمان تفريح حداكثر تخمها تا پايان تفريح آنها، در نسلهاي اول و دوم به ترتيب از اواسط ارديبهشت تا اوايل خرداد و در تيرماه بوده است . پارازيتوييدي بنام Aphytis Libanhcus Traboulsi )Aphilinidae: Hymenoptera( و يك شكارچي بنام Cybocephlus SP. ) Nitidulidae: Coleoptera( فرواني ترين دشمنان طببيعي اين سپردار بودند. لاروهاي كامل و شفيره هاي زنبور A.Libanicus از ماده هاي تخمريزي كرده و تخمريزي نكرده و ندرتا از پوره هاي سن 2 سپردار جمع آوري شد. بعلت تلاقي نسلهاي ميزبان همواره ميزبان مناسب براي پارازيتوييد موجود و همزماني كامل بين آنها وجود داشته و دوره زندگي پارازيتوييد نسبت به ميزبانش كوتاهتر بود. لذا انتظار ميرود اين پارازيتوييد عامل مهمي در كنترل طبيعي سپردار باشد. ...
يادداشت :
كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي