شماره ركورد :
30966
عنوان :
طراحي يك آزمايش تشخيصي ELISA جهت بيماري پمفيگوس ولگاريس و مطالعه اهميت زيركلاسهاي اتوآنتي بادي LgG در اين بيماري
پديدآورندگان :
قادري عباس علي نويسنده , آيت الهي مريم نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه علوم پزشكي شيراز
رشته :
فوق ليسانس
تعداد صفحه :
0
سال انتشار :
1376
كليدواژه زبان طبيعي :
روش اليزا , بيماري پوستي , ايمني شناسي , پزشكي , اتوآنتي بادي }LgG{ , بيماري پمفيگوس ولگاريس , بيماري خودايمن تاول زا
چكيده :
پمفيگوس ولگاريس يك بيماري خود ايمن تاول زا و بالقوه كشنده است كه پوست و سطوح مخاطي را درگير مي سازد، و با ظهور اتوآنتي بادي برعليه گليكوپروتيينهاي سطحي و سلولهاي اپيدرم مشخص گرديد. در اين بررسي جهت ارايه و استاندارد نمودن روش ELISA بعنوان يك آزمايش اختصاصي و حساس ، با استفاده از آنتي ژن هاي موجود در شيره اپيدرمي پوست انسان (وزن مولكولي حدود 160 - 130 كيلودالتون ) تشخيص اتوآنتي باديهاي پمفيگوس صورت گرفت . واكنش آنتي ژنهاي پمفيگوس با اتوآنتي بادي اختصاصي سرم در 75 بيمار با علايم درمانگاهي پمفيگوس ، توسط اين روش بررسي شد و موارد فوق با 50 نمونه سرم گروه كنترل شامل افراد سالم مقايسه گرديد. نتايج اين مطالعه حاكي از بالا بودن موارد مثبت جذب نور Optical Density براي وجود اتوآنتي بادي از كلاس IgG در سرم بيماران ، در مقايسه با افراد كنترل بوده است . علاوه براين ميانگين جذب نور مربوط به اندازه گيري اتوآنتي باديهاي IGA, IGM اختصاصي سرم در گروه بيماران و افراد كنترل تفاوت معني داري را نشان نداده است . مرحله دوم اين تحقيق به مطالعه و تعيين زيركلاسهاي مختلف اتوآنتي بادي اختصاصي IgG پرداخته است . اين مطالعه برروي بيماراني كه مبتلا به فرم بيماري بوده اند 17 بيمار و همگي تيتر بالايي از اتوآنتي بادي IgG اختصاصي در سرم داشتند انجام گرفت . نتايج نشان مي دهد كه ميزان جذب نور مربوط به زيركلاس IgG4, IgG1 اختصاصي سرم در كليه بيماران افزايشي چشمگير نسبت به مقادير مربوط در افراد كنترل داشته است .
يادداشت :
دانشگاه علوم پزشكي شيراز
زبان :
فارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت