عنوان :
در پي خويشتن خويش راستين در دشت تاريك " در اشعار ماثيو آرنولد
پديدآورندگان :
ابجديان امراله نويسنده , حدايق بهي نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
اشعار ماييو آرنولد , ادبيات انگليسي , زبان شناسي
دامنه موضوعي :
علوم انساني
چكيده :
اين رساله نشانگر سيري تكاملي در اشعار آرنولد است . او مي كوشد تا در اين كاوش ، ساكنين دشت تاريك عصر ملكه ويكتوريا را همانگونه كه از چندگانگي و بي ثباتي شخصيت رنج مي برند و از خويشتن راستين خود بي خبرند، به تصوير بكشد. اين رساله نشان مي دهد كه چگونه در دشت تاريك و دنيا دوست زمان ملكه ويكتوريا، آنجا كه خواسته هاي پست مادي برگوهر شريف انسانيت چيره شده و زندگي به گمراهي كشانده شده است . ناهماهنگي و درگيري ميان خود خويشتن راستين و خود خويشتن ساختگي اجتماعي ، انسان اين زمانه را برآن مي دارد كه به بازيابي خويشتن راستين و گوهر پنهان خود بپردازد. در اشعار آرنولد، قربانيان زمان ملكه ويكتوريا زير ستم نيروهاي ويرانگري قرار دارند كه گوهر شريف انساني را از هم مي پاشند و از آنها ذره هايي سرگردان مي سازند. بنابراين رهايي از ناآرامي و درگيري دروني ، قربانيان معاصر آرنولد به هر دري مي زنند تا درون پريشان خويش را سامان بخشند. ناهماهنگي بين نهاد اخلاقي خود، خويشتن راستين و خواسته هاي غيراخلاقي خود خويشتن اجتماعي از انسان اين زمانه شخصيتي چند گانه و بي ثبات ساخته است . اندوهناك است كه وجود كوشش هاي اين قربانيان براي دستيابي به يك پايداري رواني ، آتشفشان درون آنها مدام توسط محدوديتها و زنجيرهاي همان دشت تاريك منكوب مي شود و آنها را از رسيدن به خود خويشتن راستين و پنهان شده باز مي دارد. اما ويژگي پابرجا و راستين خود ارزشي ، انسان را بر آن مي دارد كه در پي دستيابي به گوهر از دست رفته كاري انجام دهد.