كليدواژه زبان طبيعي :
پوشش گياهي , سواد , توليد , اصلاحات ارضي , واردات , صادرات , توسعه روستايي , اشتغال , كشاورزي , بخش جغرافياي انساني , ايران , اروميه , 1370-1340 , محصولات كشاورزي , آب و هوا , جمعيت , خاك , منابع آب
چكيده :
سياستهاي توسعه روستايي كه مستقيما" بر ساختار مولد روستاها تاثير داشته است ، در كشور ما همواره با چالش ها و تگناهاي فراواني دست به گريبان بوده است . همانگونه كه قبلا" نيز گفته شد مشخصه اصلي اينگونه سياستها، عدم انسجام ، عدم هدفمندي و ناهماهنگي و از همه مهمتر تاثيرپذيري از هدفهاي غيراقتصادي بوده است . اتخاذ سياستهاي نوين توسعه از دهه چهل به بعد، كه متاثر از اوضاع پيچيده بين المللي و نيازهاي داخلي جهت تحولات ساختاري در كشور بوده است ، با محتوايي بروكراتيك واليبرالي ، جهت سياستهاي عمده كشور در دوره هاي بعدي تعيين نمود. جوهره اصلي اينگونه سياستها صنعتي كردن كشور و همپايي با دنياي سرمايه داري با اتكاء به سرمايه هاي نفتي بوده است . اعتقاد به سنتي بودن توليد كشاورزي ، توجه به اين بخش را به مثابه يك ارتجاع اقتصادي قلمداد مي نمود. علاوه بر اين سياستهاي صنعتي كردن كشور، چنين بي توجهي را توجيه مي نمود، چرا كه بدين ترتيب بسياري از پتانسيل ها، سرمايه ها و نيروهاي بخش كشاورزي بسوي ساير بخشها از جمله صنعت و خدمات انتقال يافت و زمينه رشد و توسعه آنها را فراهم آورد. در چنين جوي سياستهاي توسعه روستايي تدوين گرديد.