عنوان :
فوايد نظريه خواننده محور براي آموزش ادبيات : رفع سلطه جويي ، گفتگو، دموكراسي ، و رشد
پديدآورندگان :
انوشيرواني علي رضا نويسنده , سياوشي خياباني پيروز نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
آموزش ادبيات , نظريه ادبي , نظريه خواننده محور , نقد جديد , آموزش ابنيانگرا , دموكراتيك , ادبيات انگليسي
دامنه موضوعي :
علوم انساني
چكيده :
نويسنده اين پايان نامه كه از روش سنتي آموزش ادبيات راضي نيست و با توجه به نيازها و چالشهاي قرن بيست و يكم اثرات آن را بر آموزش ادبي دانش آموزان به طور اعم زيانبار و ناكافي مي يابد در جستجوي روشهاي ديگر و كمكهاي بالقوه از جانب حوزه ها و رشته هاي ديگر بوده است . البته رشته هايي از قبيل زبانشناسي ، آموزش زبان انگليسي ، سبك شناسي ، روانشناسي ، و ازاين قبيل شامل اين منظور مي شده اند. امامناسب ترين اين حوزه ها سرانجام خود نظريه ادبي معاصر به طور اعم و نظريه خواننده محور به طور اخص ، تشخيص داده شده است . زيرا در مورد خواندن ، و سوادآموزي به معناي وسيع كلمه ، از قبل در اين نظريه پيوند محكم و دروني با خواندن ادبيات وجود دارد. ضمنا در درسهاي ادبيات انگليسي فعلي كشور ما ، علاوه بر نقد به اصطلاح قديم ، شيوه نقد غالب تا كنون نقد جديد كه صورتگر است بوده است . از طريق مقايسه و تقابل نقد جديد با نظريه خوانند محور در اصول نظري و ايدويولوژيكي هسته اصلي اين مطالعه پيامدهاي آموزشي و هر دو شيوه نقد ادبي است . نقد جديد به دلايل مختلف از جمله برآورده كردن نيازهاي اجتماعي و سياسي طرفدارانش در نيمه اول قرن بيستم برعرصه دانشگاهي تسلط بلامنازع يافته بود و نظريه ادبي معاصر از جمله نظريه خواننده محور بتدريج پس از سال 1368 وارد گفتمام دانشگاهي مي شود. اين پايان نامه با نشان دادن اينكه شرايط توجيه كننده نقد جديد ديگر از بين رفته است و مهمتر اينكه قرن بيست و يكم بايد به نيازها و مسايل كاملا متفاوتي بپرداز، مي كوشد معايب عمده و زيانبار آموزش ادبي متكي برنقد جديد را تشريح كند.