35523

نظريه مكتبهاي مختلف راجع به فونولوژي

قريب معصومه نويسنده , انصاري قراچه داغي فيروزه نويسنده

دانشگها تهران

فوق ليسانس

91

1355

مكتب پراگ , مكتب آمريكايي , مكاتب زبانشناسي , فونولوژي , زبان و زبانشناسي , واجشناسي , مكتب لندن

علوم انساني

در اين پژوهش نظر مكاتب مختلف زبانشناسي درباره فونولوژي (واجشناسي ) مورد بررسي قرار گرفته است . انگلستان و مكتب فرث : فرث درباره فونولوژي اصالت خاصي از خود نشان داده است . وي دو مشخصه بنامهاي "چند سيستمي " و نواي گفتار" را معرفي كرد. او ميان ساختمان و سيستم در فونولوژي تمايز قايل شده و در اين مورد تيوري واجها رامردود اعلام نمود. وي معتقد بود كه نمي شود سيستم واحدي از واجها براي توصيف زبان بوجود آورد و ديگر اينكه تمام مشخصه هاي تمايز دهنده يك زبان نمي تواند محل تقطيع واحدي محسوب شود. راه حلي كه فرث پيشنهاد مي كند همان چند سيستمي است . يعني بوجود آوردن واحدهاي فونوماتيك مورد نياز با توجه به ساختمانهايي كه پيش مي آيند و كشف جايگاه هاي متفاوتي كه اين سيستم هاي گوناگون در آن ساختمان بكار رفته اند. ايراد دوم فرث در مورد مفروضات آوايي ، ويژگيهاي يك گفتار است كه از نظر طولي مي تواند بيش از يك تقطيع داشته باشد. وي آنها را نواي گفتار مي نامد. مكتب پراگ : اين مكتب نماينده جريانات فكري سالهاي 1930 است . مكتب پراگ به مطالعه زبان از نظر نقش آن توجه داشت . بحث تيوريكي نقش زبان در سالهاي 1930 مربوط به يك روانشناس اطريشي به نام كارل بوهلر مي باشد. او از زبان به نام يك اندام ياوسيله يا سيستمي از علايم ياد مي كند. از نظر بوهلر نشانه زباني سه عامل گوينده ، شنونده و اشياء دارد.

دانشگاه تهران

فارسي