كليدواژه زبان طبيعي :
زبان و فرهنگ , اصطلاحات خويشاوندي , تحليل سازه اي , زبان پالايونگ , بافت فرهنگي , زبان و زبانشناسي
چكيده :
رساله حاضر پس از يك بررسي اجمالي پيرامون برخي از تيوريهاي معني شناسي به تجرجمه چهار فضل اول از كتاب "آواهاي بسيار انسان "اثر برلينگ پرداخته است . از نظر نويسنده معني ، ساخت اجتماعي و تفاوتهاي فردي بين گويندگان از جمله عواملي مي باشند كه در چگونگي كاربرد ما از زبان موثر هستند. معني با معني شناسي به مطالعاتي مربوط مي شود كه در جستجوي رابطه اي بين صورتهاي زباني و چيزي خارج از زبان هستند. ما مي توانيم قواعد معنايي را نيز مانند قواعد دستوري تحت نظم درآوريم . اين قواعد بايد منعكس كننده آن نوع از متغيرهاي فرازباني باشند كه وقتي يك گوينده تصميم مي گيرد چيزي را بگويد بكار مي برد. براي درك چگونگي تاثير متغيرهاي غيرزباني برزبان مي توان گفتار را تابعي از قيود در سطوح مختلف دانست . اين قيود كا در كاربرد ما از زبان تاثير مي گذارند به چهار نوع دستوري ، دلالتي ، موقعيتي ، و شخصيتي تقسيم مي شوند. همه انتخبها بجز انتخاب هاي دستوري محض ، معني دار هستند. هدف اصلي ما در توصيف معنايي بايد مشخص كردن اين موضوع باشد كه چگونه اصطلاحات يك زبان به موقعيت هاي جهان خارج مربوط مي شوند و به همين دليل كمك گرفتن از يك زبان ديگر كه خود پيچيدگي هاي بيشتري را موجب مي شود بيشتر گمراه كننده است تا ياري دهنده ، در يك توصيف غيرصوري از اصطلاحات ، مشكل بتوان از اشاره به پديده هاي دقيق و معيني كه هر اصطلاح دلالت برآنها دارد خودداري كرد.