كليدواژه زبان طبيعي :
نمايشنامه هاي اخلاقي , دركيش عيسوي , ثنويت مانوي , شاه لير , اتلورا , لبدي مكبث , هملت , رسوم تراژدي كلاسيك , ترويلوس و كريسيدا , زنان ديوسيرت , انحراف , زنان فرشته خوي , شكسپير , بخش ادبيات زبان انگليسي , انتوني و كليوپاترا
چكيده :
اين رساله شرحي بر زنان فرشته خوي و رقت انگيز زنان ديوسيرتي است كه شكسپير در تراژدهاي بزرگ خود آفريده است . او از رسوم تراژدي كلاسيك كاملا" آگاه است ، اما در مورد زنان از سنت انگليسي پيروي كرده و از نمايشنامه هاي اخلاقي ، مفهوم خوبي و بدي در كيش عيسوي و ثنويت مانوي بدانگونه كه در ادبيات پيش از او وجود دارد تقليد كرده است . به همين دليل زنان در تراژدي هاي بزرگ او يا معصوم ، بي خطا و رقت انگيزند و يا ديو سيرت و نابكارند. اينگونه شخصيت ها مناسب تراژدي نيستند، دختران ديوسيرت شاهلير كاميابند، اماكردليا، قديسه فرشته خوي كه نماد عشق راستين ، شكيبايي و بخشندگي است ، رنج مي برد و كشته مي شود. در دو رنج نهاد روحاني او را رفعت مي بخشد، اما مرگ او بيش از اندازه اي كه تزكيه پذير باشد شفقت برانگيز است . ...