عنوان :
بررسي نقش بينافردي زبان فارسي در چهارچوب ديدگاه هليدي
پديدآورندگان :
يارمحمدي لطف اله نويسنده , صافي قيه بلاغي محمدرضا نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
زبان فارسي , واحد بند زبان فارسي , ديدگاه هليدي , نقش بينافردي , زبان شناسي
دامنه موضوعي :
علوم انساني
چكيده :
هدف پژوهش حاضر كه براساس پيكره ي زباني است ، بررسي نقش بينافردي واحد بند زبان فارسي بر اساس توصيف نقش گرايانه هليدي (1985) مي باشد. چهارچوب نظري اين پژوهش را اصولي تشكيل مي دهد كه هليدي در فصل چهارم كتاب خود، درآمدي بر دستور نقش گرا )AN INTRODUCTUION TO FUNCTIONAL GRAMMER(. ، (1985) با عنوان نقش بند در مبادله )CLAUSE AS EXCHANGE( معرفي مي كند. عنصر وجه )THE MOOD ELEMENT( جايگاه اصلي تعامل بينا فردي بند است . عنصر وجه شامل فاعل و عنصر خود ايستا است . باقيمانده ي بند )RESIDUE( شامل فعل واژه ، متمم و ادات غير وجه نماست ، نقشي در تعامل بينا فردي ندارد. با توجه به نقش ارتباطي "داد )GIVING( " و ستد )DEMANDING( و نيز مورد مبادله يعني "اطلاعات )INFORMATION( " و "خدمات - اشيا )GOODS-SERVICES( " ، چهار كنش كلامي عمده عبارتند از: خبر، )STATEMENT( پرسش ، )QUESTION( امر )COMMAND( و عرضه .)OFFER( سه كنش اول بواسطه اي گونه ي دستوري خاصي تحقق مي يابند، در حاليكه كنش "عرضه " گونه ي دستوري خاصي ندارد. در گزاره ها (خبر و پرسش ) و طرح واژه ها (امر و عرضه ) از درجات حد وسط بين قطبهاي مثبت و منفي به ترتيب با عناوين وابستگي )MODALITY( و همخواني )MODULATION( ياد مي شود. درجات مختلف همخواني نيز از طريق افعال وجهي و بسط گروه فعلي بيان مي شود. به منظور ايجاد هماهنگي الگوي هليدي (1985) با زبان فارسي تغييراتي در آن داده شده است . گونه ي زباني مورد بررسي در اين پژوهش ، زبان فارسي گفتاري است كه از كتابهاي نمايشنامه ، فيلمنامه و داستان كه حاوي گفتگوي مستقيم بين افراد مختلف اند، استخراج شده اند...