پديدآورندگان :
ناسي زاده نويسنده , عاقبت خيري بهروز نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه تبريز، دانشكده پزشكي
كليدواژه زبان طبيعي :
رده پزشكي پزشكي متابوليسم پتاسيم / فيزيولوژي پتاسيم / هيپوكالمي .
چكيده :
بعد از كلسيم شايد هيچيك از الكتروليت ها به اندازه پتاسيم اهميت نداشته باشند و شايد كمبود و يا افزايش غير طبيعي هيچيك از يونها به اندازه پتاسيم روي سلولهاي هدايتي (نوروموسكولر) موثر نباشد وقتي از تنظيم پتاسيم صحبت مي شود دو اصل اساسي را بايد بررسي كرد الف - چگونگي تنظيم تراكم پتاسيم درسرم .ب - چگونگي تنظيم تراكم سديم در بدن اگر از عضله قلب بگذريم شايد تنظيم تراكم پتاسيم در سرم اهميتي بيش از تنظيم آن در بدن دارد و بي دليل نيست كه اختلالات تعادل پتاسيم را تحت عناوين هيپوكالمي و هيپركالمي مي نامند. يعني سرم خون را مبداء سنجش و قضاوت درنظر مي گيرند. در مواردي كه غلظت پتاسيم سرم بالا مي رود تنظيم تراكم پتاسيم توسط سلولها پيش مي آيد كه بخش عظيمي از اين كاتيون به درون سلولها كشيده شده و به اين وسيله خطر هيپركالمي مرتفع مي شود. علايم هيپوكالمي در سلولها و دستگاههايي از بدن مورد مطالعه قرار مي گيرد كه سلولهاي تحريك پذير با سلولهاي هدايتي هستند. اين دستگاهها را رويهم سيستم نورو - موسكولز ناميده اند. وقتي تراكم يون پتاسيم به كمتر از 2 ميلي اكي والان در ليتر سرم كاهش يافت ضعف عضلاني آشكار مي شود كه از اين درجه وخيم تر نوعي فلج عضلاني است كه در آن رفلكسهاي وتري نيز از بين مي رود در مواردي طول كشيده و خطير ايجاد اين نوع فلج منجر به نارسايي تنفس و از كار افتادن عضلات تنفسي شده و مسيله اي به نام هيپوكالمي كار را به مرگ مي كشاند، كمبود پتاسيم اختلالاتي در امواج الكتروكارديوگرام ايجاد مي كند اما روي عمل رفونكسيون عضله قلب اثر نمي كند. همچنين روي اعمال تغليظي توبولهاي كليه نيز اثر مي گذارد. و نفروپاتي هيپوكالميك را ايجاد مي كند. براي درمان در بيشتر موارد نمك تجويز مي كنند.