چكيده :
لانو )Lannais( براي اولين بار ثابت كرد كه علت مرگ اشخاص پس از انتقال خون حيوانات به آنها در نتيجه آگلوتينه شدن گلبولهاي قرمز خون حيوان در سرم خون انسان است . واز اين پس انتقال خون به انسان ممنوع گشت . در سال 1900 لانستينر و همكارانش ثابت كردند كه خون بعضي ازانسانها نيز با هم سازش ندارندو از روي آزمايش سرم هاي مختلف با گلبو ل قرمز در داخل لوله نشان دادند كه چگونه سرم خون بعضي اشخاص گلبولهاي قرمز افراد ديگر آگلوتينه ميكند به اين علت ترتيب علت و عوارض انتقال خون شناخته شد . با كشف آگلوتينين ها بوسيله لاندسيتينر علل عمده مرگ و ميرهاي ناگهاني كه تا آن زمان نا مفهوم بود مشخص گرديد و بعد تقسيم بندي خون انسان به چهار گروه معمول و مورد استفاده قرار گرفت . اين دانشمند با آزمايش خون خود و همكارانش به راز بزرگي پي برد و آن اين بود كه د رگلبو لهاي قرمز مواد آنتي ژنتيكي موجود مي باشند كه ضد آنها در خون ساير افراد موجود است . و اين خود يكي از بزرگترين موانع در سر راه موفقيت انتقال خون بود بدينطريق وي افراد را به طبقه O,B,A تقسيم بندي نمود . دو سال بعد Decastello گروه چهارمي AB را به آنها اضافه نمود . ولي باز اشكال عمده همان انعقاد فوري خون بود تا اينكه در سال 1914 در نتيجه زحمات عده زيادي از دانشمندان به كار بردن سيترات دو سود بعنوان ماده ضد انعقاد مورد استفاده پيدا كرد و اولين خون استابيليزه هوستن . Hustin انجام گرفت كه اهميت بسيار فراواني در تاريخ ترانسفوزون دارد نامبرده يك محلول گلوكزسيتراته بكار برد و اولين انتقال خون سيتراته را پرفسوراگوت Agote انجام داد و اين عمل هم زمان بود با شروع جنگ بين المللي اول كه موجب استفاده هاي زياد گرديد اين پيشرفت اخير پس از كشف لاندشتا نيز مهمترين كشفيات است كه براي توسعه انتقال خون انجام گرديده است بادردست داشتن اين ماده ارزان قيمت و غير سمي انتقال خون فوق العاده آسان و عملي گرديد . دو سال بعد از كشف سيترات دو سود در امريكا فرمولهايي براي نگاهداري خون دردست كردند كه ايجاد بانك خون و نگاهداري آنرا تا مدت مديدي ممكن مي ساخت ولي باز هم موضوع خاتمه نيافته تا اينكه در چند سال اخير دسته هاي فرعي خون در سال 1940 عامل RH توسط peters,veiner كشفو مشكلات فراواني را كه بعضي مواقع در انتقالهاي مكرر باعث مي شود بر طرف نمود .