عنوان :
فلج فاسيل در جريان ضايعات طبي و جراحي گوش
پديدآورندگان :
ياسمي نادر نويسنده , صفي زاده . دكتر نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه تبريز: دانشكده پزشكي ، داروسازي و آموزشگاه عالي مامايي
كليدواژه زبان طبيعي :
رده پزشكي پزشكي كالبد شكافي و فيزيولوژي گوش فلج چهره اي در گوش دردرها فلج عصب فاسيال تشخيص فلج فاسيال از نظر علت پيش آگهي فلجهاي فاسيال فلج فاسيال در جريان ضايعات طبي و جراحي گوش گوش و حلق و بيني
چكيده :
موقعيت تشريحي ناحيه گوش ايجاب ميكند كه اعضاء حساس مجاور اين عضو هميشه مورد تهديد و آزار قرار گيرند. عصب فاسيال به مناسبت وضع و مجاورت بخصوصي كه در كالبد شكافي ذكر شد (در رساله ) در عفونتها و اعمال جراحي گوش اغلب دچار آسيب واقع ميشود كه اهميت اين ضايعه و پرونوستيك آن بطوريكه مفصلا در هر مورد از بيماريهاي گوش ذكر شد فرق مي نمايد بطور خلاصه ميتوان نتيجه گرفت كه در گوش دردهاي حاد اغلب عاقبت اين فلج خوب و با سوراخ شدن خودبخودي پرده و يا عمل پاراسنتز رفع ميشود. يكي از عوارض مهم اوتيت مزمن و كولستياتم پاراليزي فاسيال است . گاهي ديده شده كه يكي از تظاهرات اوليه اوتيت مزمن مكن است فلج فاسيال بوده باشد. بنابراين درباره هر بيمار مبتلا به پاراليزي فاسيال لازم است كه او را دقيقا از لحاظ وجود اوتيت امتحان نماييم . موضوع مهم ضايعه و زخمي شدن حتي قطع كامل عصب در جريان اعمال جراحي اين ناحيه ميباشد كه ممكن است فلجهاي به درجات مختلف مشاهده نماييم . بطوريكه بعضي از دانشمندان انقباضات چندي در عضلات صورت ديده اند. در يك درجه بالاتر بيشتر پارزي ديده ميشود كه با يك هيپوتونيستيه پلك و گونه مشخص است . بالاخره آنچه كه پاراليزي كامل ناميده ميشود استثنايي است كه در اثر نتيجه نامطلوب عمل جراحي ميباشد. در اينصورت پيش آگهي عمل جراحي خيلي رزروه ميباشد معهذا فلج ندرتا هميشگي ميباشد هرگز نبايد از عقب نشيني و از بين رفتن تدريجي آن نااميد شد. در تمام مواقعي كه عصب فاسيال صدمه ديده باشد وودرجه اين آزار به هر شدتي كه بوده باشد بايد از انجام هرگونه عمل در صندوقچه يا آديتوس بدون كنترل و بدون دقت جلوگيري شود. پانسمان اين حفره ها حتي الامكان كمتر بايد انجام گيرد براي اينكه از وارد آوردن فشارهاي بي موقع جلوگيري بشود. در مرحله بعد از عمل شدت يافتن و يا عقب نشستن فلج پيش آگهي و روش دمشارژ )Demechage( حفره ها را تنظيم خواهد نمود. فشار تدريجي تنه عصبي به محض اينكه تشخيص داده شد ايجاب ميكند كه به فوريت انرا بطور جزيي ويا حتي كلي دمته بكنيم . اين پاراليزهايي بعد از عمل از پاراليزهايي كه در طي خود عمل ايجاد ميشوند داراي پيش آگهي خوش خيم تري هستند و از بين رفتن اين فلجها يك قاعده كلي است . پارليزهاي ديررس اغلب اوقات در اثر كورتاژ و پاك كردنهاي بي موقع صندوقجه و يا آدتيوس ايجاد مي گردد. اين پاراليزها ممكن است پابرجا بمانند. درمان جراحي فلجهاي موقع عمل و بعد از عمل فقط موقعي صورت تحقق ميگيرد كه در اثر مداواي طبي و ياخودبخودي هيچ بهبودي توليد نشود و امتحان الكتريكي علايم دژنرسانس نشان بدهد.