چكيده :
پس از اشاره اي به فقه اللغه كلمه زمان چند اصطلاح توضيح شده و از آنجا به زمان در قرهنگ هاي هند ايران باستان و يونان اشاره گرديد. هم چنين زمان از نظر حكماي سبعه و افلاطون مورد بحث قرار گرفته است . عقايد نافيان و مثبتان زمان چنانكه ارسطو بيان نموده اشاره گرديده و از آنجا دلايل اثبات زمان از نظر ارسطو مورد بحث قرار گرفت . اثبات زمان در باب ماهيت آن سخن رفته و زمان و نسبت آن با حركت مورد ملاحظه قرار گرفته و همچنين به اوصاف زمان و آن اشاره شد به نسبتزمان و نفس در يك فصل و به نسبت زمان و موجود در فصل ديگر پرداخته شده و سرانجام در فصل آخر پس از اشاره اي به عقايد حكماي پس از ارسطو در عالم غرب و اسلام اشاره گرديد. اين پژوهش به اين نتيجه رسيد كه زمان از اهم مسايل حكمي است و از عويصات آن و سخن گفتن در باب آن طبق راي اكثر حكما به سادگي ميسر نيست .