چكيده :
اشتغال ذهني بشر به مسيله جرم با مبارزه با ارتكاب جرم شايد به قدمت تشكيل اولين جوامع در بدوي ترين اشكال خود بوده باشد ولي عليرغم قدمت و گذشت زماني طولاني براين موضوع طرح آن هيچ وقت كهنه نشده و پيوسته به عنوان موضوعي زنده و قابل بحث وجود داشته است و فرمانروايان و گردانندگان جوامع از ساده ترين شكلش تا جوامع پيچيده امروزي يكي از وسايل خود را مبارزه با جرم قلمداد مي نمودند و مي نمايند و اين رسالت هم چنان دست به دست شده و ادامه پيدا كرده است . در اين دوره از تحصيل آخرين فكري كه در آخرين مكتب حقوق جزا يعني به مكتب دفاع اجتماعي نوين مورد بحث قرار گرفت پرونده شخصيت بود كه اين بحث اگر چه براي آشنايان به حقوق كيفري ناآشنا نيست . ولي خود بالاستقلال مورد بررسي قرار نگرفته است . از اين رو بود كه تهيه مطالبي در اين خصوص مفيد مي نمود و از همين جهت ، اين موضوع انتخاب و براي تهيه مطالب آن به منابع و آثاري كه به موضوع توجهي شده بود مراجعه گرديد. در همان ابتداي كار بداهت و ضرورت معرفت كلي و اجمالي به تعريف و عوامل سازنده و نقش شخصيت مسلم گرديد...