مرکز منطقه ای اطلاع رساني علوم و فناوري - اثرات ناشي از كاهش ارزش ريال با استفاده از محاسبه كشش قيمتي و درآمدي تقاضاي واردات و صادرات فرش

چكيده :

در كشورهاي در حال توسعه ، نرخ ارز غالبا كمتر از نرخ ضمني بازاري تعيين مي گردد. همين مساله باعث ايجاد عدم تعادل در بازار ارزي مي گردد. اين عدم تعادل يعني مازاد تقاضاي ارضاء نشده در بازار ارز باعث بروز مشكلاتي در تراز پرداخت ها مي شود. حال در نظر بگيريد كشوري را كه به دلايل دلارهاي ناشي از صادرات نفت مي تواند مازاد تقاضاي دلار را ارضاء نمايد. طبيعي است در اين حالت ديگر مسيله عدم تعادل وجود خارجي نخواهد داشت . اين همان وضعيت كشور ما در سالهاي 52 و 57 است . در آن شرايط دولت قادر بود برمبناي همان نرخ رسمي ارزنه تنها تقاضاي وارد كنندگان مواد اوليه و كالاهاي سرمايه اي را پاسخ گويد، بلكه تقاضا براي واردات كالاهاي لوكس و حتي فرار سرمايه را نيز ارضاء كند. اما اگر بخش استخراج و صدور نفت را براي لحظه اي به كنار بگذاريم ، طبيعي است وضعيت موازنه پرداختها و نرخ ارز شبيه كشورهاي ديگر جهان سوم يعني عدم تعادل در تراز پرداختها و نرخ رسمي ارز پايين تر از نرخ ضمني بازاري خواهد شد. و شايد بتوان گفت كاهش قيمت نفت يا حذف بخش نفت از صادرات وضعيت تراز پرداختهاي ما را در شرايطي بسيار بدتر از ديگر كشورهاي در حال توسعه قرار دهد...