مرکز منطقه ای اطلاع رساني علوم و فناوري - برآورد تابع مصرف براساس تيوري كينز و فريدمن در ايران

چكيده :

اقتصاددانان تيوريهاي مختلفي درباره مصرف ارايه كرده اند. كينز عقيده دارد در آمد قابل تصرف واقعي ، عامل عمده تعيين مخارج مصرفي است . كنيز رابطه بين درآمد و مصرف را به صورت يك قانون روانشناسي مصرف توجيه مي نمايد و مي گويد. به طور متوسط و اغلب اوقات مردم ، به تدريج كه درآمدشان بالا مي رود. گرايش به ازدياد مصرف پيدا مي كنند. ولي نه همان اندازه كه درآمد رشد كرده است . به عقيده كينز ميل نهايي به مصرف هميشه از يك كوچكتر و از صفر بزرگتر است . همچنين ، براساس نظريات كينز، هميشه ميل متوسط به مصرف از ميل نهايي به مصرف بييشتر است ... هدف اين رساله برآورد تابع مصرف در ايران با استفاده از مدلهاي مصرف كينز و فريدمن مي باشد. كه اين مهم از طريق انتخاب تيوري مدل ، متغيرها كار عمده انجام شده است . اول محاسبه درآمد قابل تصرف از طريق مجموع هزينه هاي مصرفي بخش خصوصي و پس انداز بخش خصوصي ، دوم كاربرد ساير روشهاي برآورد غير از روش حداقل مربعات معمولي . در كليه كارهاي انحام شده در ايران روش معمول برآورد روش حداقل مربعات معمولي OLS بوده است ...