چكيده :
هر نوع بافت غده بزاقي بغير از جاهايي كه غدد پاروتيد، تحت فكي ، زيرزباني و غدد مانور (كه در مخاط دهاني ، PALATE و لبها مي باشد) وجود دارند را بعنوان يك بافت ABRRANT نامگذاري مي كنند. گرچه وجود اينگونه بافتها بك پديده غيرطبيعي مي باشد اما مي توانند در سرتاسر بدن ديه شوند و تشخيص آنها از طريق هيستولوژي و دور بودن آنها از غدد اصلي مي باشد. پاتوژنز غدد بزاقي ABERRANT بطور واضح مشخص نيست و چندين تيوري در اين خصوص وجود دارد، يكي اينكه اين بافتها نتيجه تغييرات متاپلاستيك مي باشند و ديگر آنكه آنها باقيمانده زمان جنيني هستند كه در اثر DYSEMBRYOGENESIS بوجود آمده اند در برري مقالات و تحقيقات موجود اينطور بنظر مي رسد كه تيوري دوم بيشتر مورد قبول است و در اكثر مواردي كه پديده متاپلازي اتفاق افتاده بيشتر از نوع SQUAMOUS بوده است كه اين برخلاف هيستولوژي بافتهاي ABERRANT است . غدد بزاقي هتروتروپيك بخوبي شناخته شده اند و در مكانهاي از قبيل : گردن ، گوش مياني ، كانال گوش خارجي ، كپسول تيروييد و پاراتيروييد، هيپوفيز، استخوان ماستوييد و فك پاييني ، ناي ، زبان و جاهاي ديگري كه در مقدمه به آنها اشاره شد ديده شده اند....