چكيده :
نروفيبروماتوز مركب از حداقل دو اختلال اتوزومال غالب است كه تخمين زده مي شود يكصدهزار آمريكايي با علايم كلينيكي كه ممكن است احتياج به مراقبتهاي مختلف پزشكي داشته باشند را تحت تاثير قرار داده است . در نروفيبرماتوزتيپ 1 و نروفيبروماتوزتيپ 3- ايجاد نر و فيبروماهاي مختلف شايع مي باشد. اما اين دو اختلال كاملا مجزا مي باشند. ژنهاي بيماري روي كروموزمهاي مختلف قرار دارد ام - آر - آي مخصوصا باگادولينيم gadolinium بطور كلي جهت مشاهده مغز نخاع و ديگ تومورهاي عصبي در هر دو بيماري جاي تكنيكهاي ديگر را گرفته است . اين تكنيك بحث ايجاد شده روي طبيعي و شيوع تومورهاي راه بينايي در بيماران نروفيبروماتز تيپ 1 را آشكار و روشن نموده است و سراسر مغز بيماران جوان ضايعات روشني كه داراي اثرات كلينيكي نامعلوم و اساس پاتولوژيك نامشخص مي باشند را روشن نموده است . در بيماران دچار نروفيبروماتورزتيپ اكوستيك نروماي كوچك را مي توان ديد كه امكان برداشتن آنها توسط عمل جراحي بانگهداري شنوايي ، و عمل عصب فيشيال مي باشد شنوايي غيرطبيعي ممكن است در بيماران نروفيبروماتوتيپ بطور اضافي ايجاد گردد. اما در اكوستيك نروما هميشگي و ثابت مي باشد.
