عنوان :
رويكرد فراگيران ايراني زبان انگليسي در بازسازي متون : واژگان يا دستورŒ
پديدآورندگان :
كريمي اعظم نويسنده , صديقي فيروز نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
فراگيران ايراني زبان انگليسي بازسازي متون واژگان دستور رده علوم انساني
چكيده :
فرضيات بيشماري كه در رابطه با طبيعت و ساختار زبان به خصوص چگونگي تعامل ميان واژگان و نحو پيشنهاد شده اند، فرد را با مسيله به ظاهر غيرقابل حلي مواجه ميسازند. فرضيات متنوع ساختارگرايانه وضعيت دوگانه اي را به وجود آورده است : از يك سو، ميتوان شاهد فرضياتي از جمله فرضيه صرفا ساختاري هريس بود كه نقش بسيار حساس واژگان را به عنوان عنصر كليدي فراگيري زبان ناديده انگاشته دانش مقولات ذهني واژگاني را مجزا از نحو ميپندارد. از سوي ديگر، گرايش اخير پنداره هاي زبانشناسي كه افرادي از قبيل چامسكي مدعي آنند، بدون چشم پوشي از نقش جادويي واژگان در اتصال شكاف ميان مقولات واژگاني و نحو، بر اتحاد ميان ايندو تاكيد مي ورزد. هدف از پژوهش حاضر جمع آوري برخي از شواهد تجربي جهت ملاحظه اتحاد يا انفصال عناصر اساسي زبان يعني واژگان و نحو است . هدف فرعي تحقيق شامل ارايه پاسخ به سوال زير ميباشد: آيا فرآيند دوباره سازي متون (به عنوان يك فعاليت زبانشناسي كه از دانش دستور و كلمات بهره ميگيرد) بر پايه واژگان است يا نحو زباني Œ بر اين اساس ، 18 نفر از دانشجويان سال آخر زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه شيراز در تحقيق شركت كردند. دو تكنيك پروتكل )Concurrent and retrospective thinking aloud( مورد استفاده محقق قرار گرفتند. دو تكنيك پروتكل چامسكي گرايان بر گروه ديگر به هنگام دوباره سازي متون تاكيد مي ورزد.