عنوان :
بررسي اثر درمان شناختي -رفتاري گروهي در بيماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگير
پديدآورندگان :
تقوي محمدرضا نويسنده , جوهري فرد رضا نويسنده
نام دانشگاه :
دانشگاه شيراز
كليدواژه زبان طبيعي :
درمان شناختي -رفتاري گروهي بيماران اختلال اضطراب فراگير روان شناسي رده علوم انساني
چكيده :
اضطراب ، پاسخي ضروري به استرس است و فرد را به هنگام مواجهه با خطر، براي كنش و واكنش آماده مي سازد. در بسياري از مواقع ، چنين پاسخي منطقي و حتي حياتي است . حالت نابهنجار آن مي تواند بر گستره ي وسيعي از عملكردهاي آدمي ، اثر بگذارد (كنرلي ، 1995). اضطراب فرآيندي از خرده نظام هاي متعامل ، شامل خرده نظام شناختي ، جسماني ، عاطفي و رفتاري است (بوركوك و كوستلو، 1993فبوركوك و نيومن ، 1999) و تغييراتي در يك خرده نظام ، منجر به تغيير در خرده نظام هاي ديگر مي شود. يكي از اشكال اضطراب ، اختلال اضطراب فراگير )GAD( است APA( ، 2000)، كه به يك شكل نسبتا خالص ، نشان دهنده فرآيندهاي شناختي پايه اي است ، كه فرد را براي حالت هاي اضطرابي آسيب پذير مي كند، از جمله اين فرآيندهاي شناختي مي توان به نگرش هاي ناكارآمد DA( فچانگ و دي زولا، 1996فويچ و همكاران ، 2003)، سبك هاي ويژه پردازش و نشخوار فكري منتسب به خود (ولز و متيوز، 1994)، اشاره كرد. به اين ترتيب ، مداخله شناختي -رفتاري ، با تغيير معنادار باليني در خرده نظام شناختي ، منجر به تغيير ساير خرده نظام هاي اختلال اضطراب فراگير مي شود (لادوسر، 2000). گرچه مداخلات روان شناختي براي درمان اختلال هاي اضطرابي وجود دارد، اما، بيش از دو دهه پژوهش هاي تجربي ، درمان شناختي -رفتاري را به عنوان درمان انتخابي نشان داده است (ترنر و هرسن ، 1997). از سوي ديگر مطالعات نشان داده است كه درمان شناختي -رفتاري چه به صورت فردي و چه به صورت گروهي ، موثر است (براي مثال نگاه كنيد به كراسك و بارلو، 1990). در همين راستا، اين پژوهش ، علاوه بر برسي اثر درمان شناختي -رفتاري گروهي بر ميزان اضطراب و افسردگي بيماران GAD ، تاثير اين شيوه درماني را بر عامل نگرش هاي ناكارآمد، به عنوان يك متغير ميانجي گر، مطالعه خواهد نمود...