چكيده :
بحث نظريه هاي يادگيري بدون روشن شدن معني نظريه و ماهيت يادگيري مشكل خواهد بود. ازاين رو در اين مقاله ابتدااز اين دو مفهوم مورد بحث قرار گرفته است . نظريه هاي يادگيري متعدند و هر كدام بعد و جنبه خاصي از يادگيري را روشن مي سازند. رفتارگرايي مجموعه نظريه هايي را در بر مي گيرد كه در همه آنها رابطه محرك و پاسخ اساس يادگيري قلمداد شده است و در كليه آنها يادگيرنده نقش تاثيرپذير دارند و مربي مي تواند از طريق برنامه ريزي تقويت ها رفتارهاي مطلوب مشخصي را در آنها به وجود آورد و يا رفتارهاي نامطلوبي را از سازمان عملكردي آنها حذف نمايد. نظريه هاي شناختي يادگيري از طرفي براي يادگيري و ذهن او نقش فعال و خلاقي قايل شده و برفرايندهاي شناختي از جمله اراك ، سازمان دادن و تحليل اطلاعات كسب شده و يادگيري از طريق ايجاد بينش تاكيد مي ورزند. دراين مقاله ضمن توضيح و مقايسه نظريه هاي مختلف يادگيري و نحوه و موارد كاربرد آنها. به ويژه در آموزش و يادگيري بزرگسالان به مربيان ترويج توصيه شده كه هرگز خود را محدود به يك نظريه خاص ننمايند و انتخاب ها را برمبناي اهداف آموزش ، موفقيت و شرايط يادگيري و ويژگيهاي يادگيرندگان انجام دهند.