عنوان :
ضرورت تکمیل زنجیره ارزش در صنعت نساجی و ارائه راهکارها (1)
پديدآورندگان :
میرجلیلی، فاطمه تهیه و تدوین , شجاعی، سعید تهیه و تدوین , سلطانی، احسان تهیه و تدوین , سلیقه، امید اظهارنظر کننده , معادی رودسری، محمد حسن ناظرعلمی , اژدری، علی اصغر ناظرعلمی
اطلاعات نشر :
تهران مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ایران
چكيده فارسي :
هدف گزارش حاضر معرفی اجمالی زنجیره ارزش صنعت نساجی کشور و شناسایی برخی از چالش های تکمیل این زنجیره در کشور است.
نتایج این مطالعه نشان می دهد تکمیل زنجیره ارزش صنعت نساجی از ابعاد مختلفی ازجمله اشتغالزایی و ارزش آفرینی، دستاوردهای بسیاری برای کشور دارد. برای مثال در صورت جایگزینی صادرات محصولات انواع فرش و کفپوش به جای مواد اولیه پتروشیمی مصرفی در این صنعت، به طور متوسط ارزش حدود پنج برابری عاید کشور می شود.
ارکان زنجیره ارزش صنعت نساجی کشور را می توان به بخش تأمین کنندگان مواد اولیه، تبدیل کنندگان (تولید)، صنایع تکمیلی و بخش خدماتی و فروش طبقه بندی کرد.
نتایج این گزارش نشان می دهد با وجود سرمایه گذاری های انجام شده در صنعت نساجی ایران، این صنعت در بخش های مختلف زنجیره ارزش دچار گلوگاه و حلقه های مفقوده مهم و قابل ملاحظه ای است. به طوری که در بخش تأمین مواد اولیه، پنبه، پشم و سایر مواد سلولزی به عنوان مواد اولیه طبیعی و پلی استر، آکریلیک، پلی آمید و پلی پروپیلن از جمله مواد پتروشیمیایی مهم مورد مصرف در صنعت نساجی هستند. در بخش الیاف طبیعی، پنبه عمده ترین الیاف مصرفی در این صنعت است. تولید الیاف پنبه ایران حدود ۶۰ هزار تن (50 % نیاز داخل) است که با توجه به کمبود آن بین ۶۰ تا ۷۰ هزار تن الیاف پنبه (عمدتاً از ازبکستان) وارد می شود. در بخش الیاف مصنوعی نیز برخی مواد از جمله پلی استر (ظرفیت اسمی حدود 550 هزار تن) و پلی پروپیلن را مجتمع های پتروشیمی کشور تولید می کنند، هر چند تولید داخلی برخی از این مواد ازجمله پلی پروپیلن کمتر از نیاز داخل است اما تعدادی از الیاف های مصنوعی مورد نیاز صنعت نساجی از جمله نایلون و آکریلیک در مجتمع های پتروشیمی کشور تولید نمی شود و نیاز کشور عمدتاً از طریق واردات تأمین می شود. به عنوان نمونه در حال حاضر نیاز کشور به الیاف آکریلیک حدود 115 هزار تن است که نزدیک به 100 درصد آن وارد می شود. در بخش فرایند تولید نیز با وجود اقدام های مثبت انجام شده، صنعت نساجی کشور با چالش هایی همچون کاهش سرمایه گذاری، متناسب نبودن ظرفیت های صنعتی ایجاد شده در طول زنجیره، فرسودگی ماشین آلات در برخی از بخش های صنعت نساجی (از کل تعداد واحد های بافندگی، ۴۵ درصد دارای عمر بالای ۲۰ سال هستند) مواجه اند.
در بخش صنایع جانبی ازجمله صنعت رنگرزی ( به ویژه مواد اولیه) و تأمین ماشین آلات نیز عمده نیاز صنعت از طریق واردات تأمین می شود.
در بخش فروش و صنایع نهایی مرتبط نیز میزان سرمایه گذاری پایین، قاچاق و واردات بی رویه، مشارکت ضعیف تولید کنندگان در زنجیره عرضه و برندسازی، ضعیف بودن تبلیغات و بازار یابی حرفه ای، بازارهای صادراتی محدود، مشکلات تأمین کمی و کیفی مواد اولیه، عدم توجه به صنعت مد و متناسب نبودن طراحی با نیاز بازار، مدیریت های سنتی و غیرعلمی و هدفمند نبودن حمایت های دولت از جمله چالش های صنایع پایین دستی در زنجیره ارزش صنعت نساجی است. در ادامه راهکار هایی از جمله افزایش تولید (سطح زیرکشت) پنبه در کشور، اصلاح نژاد پنبه تولیدی کشور (با در نظر گرفتن محدودیت کمبود آب در کشور، مدیریت عرضه محصولات در بورس کالا و تأمین حداکثری نیاز صنایع پایین دست، اصلاح آیین نامه جزء «4» بند «الف» ماده (1) قانون الحاق بخشی از تنظیم مقررات مالی دولت (2) درخصوص تخصیص تخفیفات خوراک در طول زنجیره ارزش، مبارزه با ورود کالاهای قاچاق، توسعه صنایع نساجی و پوشاک برمبنای تمرکز بر تقویت و تکمیل خوشه های موجود، بازسازی و نوسازی صنایع نساجی و پوشاک به منظور جایگزینی ماشین آلات فرسوده، پشتیبانی و ارائه مشوق ها برای توسعه بخش رسمی (واحدهای صنعتی) صنعت نساجی و پوشاک و ایجاد مؤسسات خدمات پشتیبان صادرات و آموزش در زمینه صادرات در حوزه صنعت نساجی و پوشاک ارائه شد.