عنوان :
تحلیل تغییرات ساختاری اقتصاد ایران ۲. مبانی نظری روش های مختلف تغییرات ساختاری تجزیه شده (SDA) در چارچوب الگوی داده – ستانده
پديدآورندگان :
دفاتر : مطالعات اقتصادی
اطلاعات نشر :
تهران مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ایران
چكيده فارسي :
شاخص های اقتصاد کلان همچون رشد اقتصادی، اشتغال و ... تنها تصویری از وضعیت اقتصاد یک کشور ارائه می کنند، اما این شاخص ها توضیح دهنده تغییرات ساختاری رخ داده در یک اقتصاد نیستند. در گزارش نخست تغییرات تکنولوژی به عنوان یکی از عوامل اصلی تغییرات ساختاری معرفی و مفهوم و مبانی نظری آن در چارچوب الگوی تقاضامحور داده-ستانده بررسی شد. در این گزارش به منظور شناسایی سایر عوامل مؤثر بر تغییرات ساختاری از منظر تقاضا، روش تحلیل تجزیه ساختاری ( )، معرفی شده است. بنابراین هدف اصلی گزارش حاضر صرفاً توجه به پایه های نظری روش های مختلف است که بستر پایه های تحلیل گزارش های بعدی را فراهم می کند. روش تحلیل تجزیه ساختاری ( ) که مبتنی بر الگوی تقاضامحور داده-ستانده است، روشی کاربردی برای بررسی تغییرات متغیرهایی همچون تولید، اشتغال، مصرف انرژی، نیروی کار و انتشار آلاینده طی یک بازه زمانی است، به طوری که می توان تغییر هریک از متغیرهای فوق را برحسب تغییرات تکنولوژی، تقاضای داخلی، صادرات، واردات و ... تجزیه نمود. این روش از زمان پیدایش تاکنون متناسب با تغییرات اقتصاد جهانی متحول شده است و پژوهشگران روش های متعددی را برای تجزیه تغییرات ساختاری معرفی نموده اند به طوری که یک روش منحصربفرد تجزیه وجود ندارد و به کارگیری روش های مختلف تجزیه، نتایج متفاوتی از سهم عوامل در تغییرات ساختاری به دست می دهند. یک راه حل برای این مشکل محاسبه میانگین سهم هریک از عوامل در همه حالات ممکن تجزیه است که به آن رویکرد «تجزیه کامل» گفته می شود. با این حال با افزایش تعداد عوامل به کارگیری این رویکرد با دشواری هایی همراه خواهد بود و فرایند محاسبه پیچیده و زمانبر می شود، به طوری که اگر n عامل وجود داشته باشد، آن گاه روش تجزیه وجود خواهد داشت. ازاین رو پژوهشگران برای سهولت محاسبه، روش های دیگری را استفاده کرده اند که در قالب دو رویکرد «تجزیه دقیق» و «تجزیه تقریبی» قابل طبقه بندی هستند. در رویکرد اول مجموع سهم عوامل بر تغییر متغیر مورد نظر برابر 100 است حال آنکه این فرض در رویکرد دوم مورد تردید قرار می گیرد و تأثیر متقابل عوامل بر یکدیگر ( ) نیز لحاظ می شود. مقدار این جزء نقش مهمی در تعیین انتخاب روش تجزیه دارد. به این معنا که اگر مقدار آن ناچیز باشد، می توان از آن صرفنظر کرد و روش پیشنهادی پژوهشگران یعنی «تجزیه قطبی» را مبنای محاسبه تحلیل تجزیه ساختاری قرار داد. در غیر این صورت استفاده از روش تجزیه قطبی توصیه نمی شود و باید رویکرد تجزیه کامل را مبنای محاسبه قرار داد. برخی از پژوهشگران استفاده از روش تجزیه میانگین وزنی ( ) را در این شرایط پیشنهاد می کنند که درواقع رویکرد تجزیه کامل را با استفاده از روابط ریاضی در قالب ساده تری بیان کرده است. در این روش با توجه به لحاظ همه حالت های مختلف تجزیه، مجموع سهم عوامل برابر 100 است. در راستای توضیحات فوق، در صورتی که مقدار ناچیز باشد، استفاده از روش «تجزیه قطبی» مانعی ندارد؛ در غیر این صورت لازم است که روش «تجزیه میانگین وزنی» مبنای تحلیل تجزیه ساختاری قرار گیرد.