الفرص المهنيه المتاحه لخرّيجي اقسام اللغه العربيه وضروره الانسياق التعليمي لمتطلباتها

بررسي فرصت‌هاي كاري دانش‌آموختگان گروه‌هاي زبان عربي و ضرورت هماهنگي ميان برنامه‌هاي آموزشي با نياز اين فرصت‌ها

بي‌‌گمان جامعه بشري از ديرباز دچار مشكل نابرابري ميان منابع موجود و نيازهاي خود بوده‌است و انسان هموراه كوشيده تا راه‌حلي براي اين مشكل بيابد و شكاف‌هاي پديدآمده در زندگي خود را از طريق كسب‌وكار برطرف سازد. ناهماهنگي ميان فرصت‌هاي كاري و تعداد دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها، مشكلي است كه در دهه‌هاي اخير دانش‌آموختگان دانشگاهي را به سرحد سرخوردگي و احساس زيان نسبت به دوران تحصيلي كه در رشته خاصي گذرانده‌اند، مي‌كشاند. دانش‌آموختگان گروه‌هاي عربي در دانشگاه‌هاي ايران نيز دچار كمبود فرصت‌هاي كاري متناسب با تخصص خود هستند و در نتيجه اين مشكل ناچارند تا در حوزه‌هاي غيرمرتبط با تخصص خود كسب درآمد كنند. براي حل اين مشكل نخستين پرسش اساسي اين است كه: آيا ميان روش‌هاي آموزشي اين زبان در دانشگاه‌هاي ايران با فرصت‌هاي كاري مرتبط با آن سازگاري وجود دارد و آيا مي‌توان با متحول ساختن اين روش‌ها سازگاري بيشتري با عرصه‌هاي شغلي پديد آورد؟ اين مقاله مي‌كوشد به اين پرسش‌ها پاسخ گويد و با طبقه‌بندي موردي شغل‌هاي مرتبط، چگونگي بهره‌گيري از دانش‌آموختگان در اين فرصت‌هاي كاري را تبيين كند.

Human societies have long suffered from the gap between available resources and societiesʹ needs. The realization has lead people to look for ways to bridge this gap by engaging in trade and creating jobs. Jobs occupy a special place in determining an individualʹs personal and social life. The conditions under which people live force them choose the job (opportunities) available to them, and many of those jobs will not allow for mistakes, nor will second chances be given. Therefore, it is essential to make best out of the job opportunities available. Many college graduates face a shortage of job opportunities related to their field of study and expertise after they finish college, a too-often frustrating experience which makes them feel they have lost a lot by majoring in that particular field. Sometimes, they also blame their society, social system or their particular major for causing this frustration. The frustration is most strongly felt by certain college graduates, such as those who have obtained a degree in Arabic Language and Literature. These graduates need help with finding a job that matches with their expertise. The question that needs to be asked is whether the way the Arabic language is taught in Iranian universities is compatible with the job opportunities related to the language, and whether changing the way the language is taught can lead to more compatibility. The present paper addresses this questions and tries to show, through case by case classification of relevant jobs, how to make best use of these graduatesʹ knowledge and skills.