شماره ركورد :
32342
عنوان مقاله :
إشكالية الفن المسرحي لدى توفيق الحكيم علي ضوء تقنيات المدرسة الواقعية "مسرحية إيزيس أنموذجاً"
عنوان به زبان ديگر :
چالش هنر نمايش‌نامه‌نويسي توفيق حكيم با تكيه بر تكنيك‌هاي مكتب واقع‌گرا "نمونه موردي نمايشنامه ايزيس"
پديد آورندگان :
سواري، سعيد جامعة الخرازمي - قسم اللغة العربية وآدابها , ناظميان، رضا جامعة العلامة الطباطبائي - قسم اللغة العربية وآدابها
از صفحه :
21
تا صفحه :
42
تعداد صفحه :
22
چكيده عربي :
في رحاب منتصف القرن الثامن عشر عُرِفَ المسرحُ فيالأدب العربي باعتباره جنساً حديثاً، فنهض المسرحُ العربي بين التقليد والتجديد، وبين الأدب وبين العرض فيما أرسي دون العرض، وإلي مجرد القراءة والكتابة آنذاك كما اشتهرت مسرحيات توفيق الحكيم بالمسرحية الذهنية، وأخذت منحي فتور التمثيل، وانتابها الضعفُ في تلك الآونة، وتضافرت فيها وشائج الأساطير، ومنها مسرحية "إيزيس" إذ خضعت لصراع الذات، واشتبكت فيها قضايا الذات والمجتمع، واحتدم فيها صراع الذات والأسطورة. هذا البحث وفقاً للمنهج الوصفي-التحليلي، واعتماداً علي المدرسة الواقعية وتقنياتها، يهدف إلي كشف إشكالية المسرح العربي، ويقوم بتتبع عوامل وأسباب ضعف مسرحية "إيزيس" في بدايات العمل المسرحي -حيث هي للقراءة ولا للتمثيل-، وقد تطرّق إلي كيفية اعتماد توفيق الحكيم علي التقنيات الواقعية.تعود أسباب ضعف المسرحية إلي الإيحاء الغنائي باللغة الغامضة، بالإضافة إلى رمزية تقنيات المسرحية من شخصيات وتشخيص وحوار، حيث ظلّت المسرحية متصلةً بالتقليد صراعاً بين التراث الأسطوري والتجديد، وقامت تعالج بالكتابات المجردة الإشكاليات الاجتماعية والسياسية والثقافية، وكانت عرضاً لفنون التحرير الرسمي بجمله ومفرداته، ترسيخاً لتطور المجتمع المصري وليس استقراراً للمسرح العربي، لأنّها سعت بتخطّي الزمن إلي نقل هوية الذات أسطورياً وتراثياً لكن مثّلت صراع التراث الأسطوري والتجديد من حيث الزمن باعتبارها مزجاً بين التقاليد والتطور، انطلاقاً من المادة الوجدانية للمسرحية. الكلمات الرئيسية
چكيده فارسي :
شناخت نمايشنامه در ادبيات عربي، به عنوان گونۀ ادبي نو، به نيمۀ قرن هجدهم بازمي‌گردد. در حالي كه نمايش­نامه‌نويسي عربي ميان سنّت‌گرايي و تجدّدگرايي و ادبيات و نمايش در تكاپو بوده‌است؛ بدون اين كه هنر نمايشگري به ثبات و استقرار برسد. به نحوي كه در آن برهۀ زماني، فقط براي خواندن و نوشتن بود و نمايش‌نامه‌هاي توفيق حكيم در زير مجموعۀ نمايش­نامۀ خواندني و نه هنر نمايشي قرار گرفت و با تكيه بر آن، به هنر نمايش خيالي فلسفي مشهور شد و بي­رمقي نمايشنامه­نويسي را به خود گرفت. به طوري كه در سال­هاي آغازين آثار نمايشي، هنر نمايش­نامه­نويسي وي دچار سستي و ضعف و پيوندهاي اسطوره­ها در آن آميخته شد. نمايش­نامۀ «ايزيس» از اين نوع نمايشنامه­ها تلقّي مي­شد؛ به نحوي كه به نزاع درون ملتزم گرديد و مسائل درون­گرايي و جامعه با يكديگر متداخل و نزاع باطن و درون و اسطوره در نمايش­نامه با يكديگر متنازع شدند. پژوهش حاضر با تكيه بر شيوۀ وصفي_تحليلي و بر پايۀ مكتب واقع­گرا و با توجّه به تكنيك‌هاي نمايش­نامه‌نويسي واقع­گرا، بر آن شد تا به بررسي چالش نمايش­نامۀ عربي و عوامل ضعف نمايش‌نامۀ «ايزيس» در سال­هاي آغازين نمايش­نامه­نويسي –براي خواندن و نه براي هنر نمايش- و تبيين چگونگي تكيه­نمودن توفيق حكيم بر تكنيك­هاي واقع­گرا بپردازد. اين درحالي ست كه علل ضعف نمايش­نامۀ «ايزيس» بنا بر ماهيت زبان مبهم نمايش‌نامه و نمادي بودن تكنيك­هاي آن، از قبيل عنصر شخصيت­ها، عنصر شخصيت­پردازي و گفتگو، به طريقت شعرگونۀ غنايي بازمي­گردد. به طوري كه به عنوان نزاعي ميان ميراث اسطوره­اي و تجدّدگرايي با ادبيات و سنّت­گرايي در هم آميخته‌بود تا با تكنيك­هاي نگارشي تخيّلي انتزاعي به معضلات و چالش­هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي بپردازد. حال آن كه نمايش­نامه به گونه­اي به رشتۀ تحرير درآورده شده تا تصويري براي فنون نگارشي و نويسندگي ادبي رسمي با كاربرد نوع جمله­بندي و كاربرد واژگان براي نهادينه­كردن تحوّل­گرايي و تجدّدگرايي جامعۀ مصري و نه ثبات نمايش­نامه‌نويسي عربي باشد؛ چون كه نمايش­نامه با گذر از ماهيت زمان، قصد انتقال هويت ذات اسطوره­اي ميراثي را داشته‌است. نمايش­نامۀ «ايزيس» از نظر جنبۀ زماني به عنوان تلفيق ميان سنّت­ها و مدرنيته­گرايي با برشمردن ماهيت درون­گرايي نمايش­نامه، نماينگر نزاع ميراث تاريخي اسطوره­اي و تجدّدگرايي قلمداد مي­شود.
كليدواژه :
مسرحية "إيزيس" , توفيق الحكيم , المسرح , الواقعية , التقنيات
سال انتشار :
2020
عنوان نشريه :
الجمعيه الايرانيه للغه العربيه و آدابها
لينک به اين مدرک :
بازگشت