بررسي فرآيند ادراك محيط بر اساس نظريه گشتالت

دیدن و دریافت حسی از تواناییهای طبیعی انسان محسوب می شود ادراك محیط در واقع دریافت اطلاعات از طریق حواس بویژه حس باصره است و حس باصره تنها عاملی است كه نزد طراح و انسان یكسان است و اساس نحوه دریافت بصری در همه انسانها نیز یكسان است . دریافت و آگاهی بصری با سرعتی نزدیك به سرعت نور كسب می شود و پیام بصری همچون جریانی مداوم انسان را در ارتباط با محیط قرار می دهد. مقاله مزبور توجه خاص خود را به بررسی روان شناسی گشتالت در زمینه دریافت حسی و نحوه سازمان دهی دریافت های حسی معطوف كرده است كه در حقیقت بررسی چگونگی بیرون آمدن كلیتها از درون اجزاست، همچنین این مقاله سعی بر تحلیل روند ادراك محیطی با توجه به اصول گشتالت دارد. نتایج حاصل از این مقاله با توجه به اصول گشتالت نشان می دهد كل ساختار است كه دریافت می شود و نه تك تك اجزای آن، بنابراین ابتدا كلیت محیط درك می شود سپس اجزاء تشكیل دهنده آن مورد شناخت قرار می گیرد و نقش مایه های كلی بر عناصر تشكیل دهنده شان برتری می یابند و خواصی را دارا هستند كه ذاتا در خود آن عناصر موجود نیست و كل تجربه ادراك شده دارای خاصیتی است كه در اجزای آن وجود ندارد.

Seeing and sense reception is the natural human abilities, Environmental perception is actually information reception through the senses especially the sense of sight. And the sense of sight is only one factor that is identical near the human and designer .And the basis of visual perception is similarity among human. Visual reception and awareness can be acquired at speeds close to the light speed, and visual message as a steady stream puts man in relation to the environment . This article has shifted the special attention to the study of Gestalt psychology about sense reception and how to organize sense perception. In fact, study on how extracting whole from components, Also, this article analyzes the perception processing of the environment according to the principles of Gestalt. The results of this paper according to Gestalt theory show that the whole structure not the individual components is received. So at first the whole environment will be understood and then the components of the composition, and generally motifs have superior to their elements and have properties that its elements are not inherent, And the whole experience is perceived have properties that there is not in its components.