تغيير يا تخريب مرزهاي هويت مدار با دو يا چند زبانگي

پدیده دو یا چند زبانگی یكی از مسایل پر اهمیت و بین المللی در حوزه جامعه شناسی زبان شمرده می ـ شود كه اغلب زبان شناسان و جامعه شناسان ـ به ویژه در سال های اخیرـ با آن سر وكار دارند. در این میان ارتباط بین دو یا چندزبانگی و تأثیر آن بر هویت و فرهنگ اصیل نیز بسیار چالش برانگیز و پر دامنه بوده است، زیرا زبان ابزاری برای تسلط بر ایدئولوژی فكری و هویتی است و بستری مناسب برای تداوم و نهادینه شدن ابعاد هویت در افراد متفاوت است . از دلایل مهم پرداختن به این موضوع در نوشته ی حاضر آنست كه امروزه ، فراگیری دو یا چند زبان ، مرزهای هویتی و زبانی را با هدف تغییر در هویت ملی و محلی وگرایش به هویت های بیگانه در افراد و در سنین و موقعیت های مختلف مورد هدف و نشانه قرار داده است . در این جُستار نویسندگان سعی بر آن دارند تا با گذری اجمالی به مؤلفه های مؤثر بر پیدایش این پدیده اشاره كرده و به رصد یكی از یافته های بدست آمده از آن كه تضعیف زمینه های مختلف هویتی و تمایل به هویت های ناآشنا است، بپردازند و دیدگاه خود مبنی بر مهم ترین جنبه های تأثیر گذاری دو یا چند زبان بر هویت یعنی خود بیگانگی زبانی را ارائه دهند و در نهایت راهكاری برای پیشگیری بیان نمایند. همچنین روش شناسی تحقیق كاربست توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر یافته های مروری و كتابخانه ای را به همراه دارد .