شماره ركورد كنفرانس :
374
عنوان مقاله :
نقش ميانجي گرانه ي «فضا» ميان نظريه ي معماري و دانش اجتماعي بازخواني فراز و نشيب «فضا» در معماري «فضامندي» علوم اجتماعي
پديدآورندگان :
ضرغامي اسماعيل نويسنده , بهروز محمد نويسنده
تعداد صفحه :
12
كليدواژه :
فضا , علوم اجتماعي , ميان رشته اي و ترارشته اي , چرخش فضامند , نظريه ي معماري
سال انتشار :
1394
عنوان كنفرانس :
كنفرانس بين المللي انسان ، معماري ، عمران و شهر
زبان مدرك :
فارسی
چكيده فارسي :
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهه ی 1960 در معماری كلید واژه ی اصلی بود اما بتدریج ، اهمیت نظری خود را در دانش معماری از كف داد؛ این تحول عمدتاً به سبب فراگیرشدن گفتمان نشانه شناسانه ی پس امدرن و نظریات «مكان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعكسی را طی نمود، در قرن نوزدهم فضا، در آگاهی مدرن و بواسطه تاریخی گری، یكسره در انقیاد زمان درآمد، به «مراحل» زمانی توسعه اندیشیدند، زمان خطی بود و فضا حاشیه ای. اندیشه ی شرق شناسی ساختار تخیل غربی را بدین سوی برد كه گویی بعد مسافت با اروپا به منزله مراحلی مقدماتی تر از توسعه است. در تمام این دوره مراد از «فضا» فضای انتزاعی دكارتی/نیوتنی بود كه نسبت به تاریخ، زمینه و جامعه خنثی و بیاثر بود و لذا در حیطه و بازه ی مطالعات علوم اجتماعی واقع نمیشد. در قرن بیستم اما فضامندی بتدریج راه خود را به تحلیل های اجتماعی گشود تا آنجا كه تحولات اواخر قرن بیستم در این زمینه را «چرخش فضامند» علوم اجتماعی نامیدند. در این مقاله ضمن بررسی این تحولات در هر دو عرصه در نتیجه گیری اشاره خواهدشد كه كلیدواژه ی «فضا» در صورتی كه از رویكردی میان و ترا رشته ای غنا یابد میتواند همچنان در نظریهی معماری رهگشا باشد.
چكيده لاتين :
"Space" was architectureʹs main keyword between 1890s and 1960s but lost its significance in architecture knowledge gradually. This was mainly due to the prevalence of semiotics in postmodern discourse and place-based theories. Social science however went through an opposite way. In the 19th century, space became subaltern to time in modern consciousness and through historicism, with linear time and marginal space, by positing the temporal “stages” of development. Orientalism structured the Western thinking such that being far from Europe was interpreted as more uncivilized stages of development. Space in this period was a cartesian/newtonian abstract notion which was neutral in relation to the scoiety, history and its context; and thus not in the domain of social sciences studies. In 20th century however the social analyses adopted spatiality gradually to the extent that the late 20th transformations in this field has been called "the spatial turn". investigating these two lines of evolution, we will argue that "space" as a keyword can be helpful in architectural theory if it is enriched through a inter- or trans-disciplinary approach.
شماره مدرك كنفرانس :
4335127
سال انتشار :
1394
از صفحه :
1
تا صفحه :
12
سال انتشار :
1394
لينک به اين مدرک :
بازگشت