بررسي سبك هاي مديريت تعارض از منظر مديران و كارشناسان در شركت عمران دشت فراساز

با توجه به اینكه یكی از عوامل مؤثر در هدر رفتن استعدادها و پتانسیلهای نیروی انسانی نحوه مدیریت نمودن تعارض های سازمانی است هدف این پژوهش بررسی سبك های مدیریت تعارض در شركت عمران دشت فراساز از منظر مدیران و كارشناسان به منظور برنامه ریزی آتی برای مدیریت نمودن تعارض در شركت عمران دشت فراساز می باشد. برای رسیدن به هدف فوق با استفاده از مدل كنث توماس 5 سبك اصلی در غالب سؤالات پژوهشی بدین شرح بررسی شدند: سبك های غالب مدیریت تعارض برای حل تعارض های سازمانی در شركت عمران دشت فراساز كدام است؟ هر كدام از سبك های پنج گانه مدیریت تعارض به چه میزانی برای حل تعارضهای سازمانی در شركت عمران دشت فراساز مورد استفاده قرارمی گیرند؟ بین دیدگاه مدیران و كارشناسان شركت عمران دشت فراساز در خصوص سبك های مدیریت تعارض برای حل تعارض های سازمانی چه تفاوتهایی وجود دارد؟ برای پاسخگوئی به سؤالات فوق با استفاده از روش پژوهشی توصیفی پیمایشی پرسشنامه تحقیق بین نمونه 80 نفری كارشناسان و مدیران شركت عمران دشت فراساز به صورت سرشماری توزیع شد. سوالات پژوهش به ترتیب با آزمونهای كروسیكال والیس، دو جمله ای، من ویتنی بررسی و یافته های پژوهش نشان داد كه سبك های غالب مدیریت تعارض در شركت عمران فراساز به ترتیب اولویت سبك رقابت و سبك اجتناب است. میزان استفاده هریك از سبك های مدیریت تعارض به ترتیب اولویت : سبك رقابت 86 %، سبك اجتناب 84 %، سبك مصالحه 78 %، سبك ساز7387 %، سبك همكاری 54 % می باشند. اختلاف معناداری در استفاده از سبكهای همكاری، سازش و مصالحه بین مدیران و كارشناسان وجود ندارد و تنها در استفاده از سبك رقابت و اجتناب اختلاف معنادار است و در هر دو مورد استفاده مدیران از دو سبك مذكور نسبت به كارشناسان بیشتر می باشد. در انتها نیز پیشنهادات با توجه به نتایج پژوهش ارائه شدند.