شماره ركورد كنفرانس :
2531
عنوان مقاله :
بررسي كيفيت زندگي حاشيه نشينان شهر مشهد (مطالعه موردي: دهرود، همت آباد، گرجي سفلي)
عنوان به زبان ديگر :
Quality of life of the marginalized in Mashhad (Case Study: Dehrod, Hematabad, Gorjisofla
پديدآورندگان :
قاسمي مريم نويسنده دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده ادبيات و علوم انساني - استاديار , نسيمي زهرا نويسنده دانشگاه فردوسي مشهد - دانشجوي كارشناسي ارشد جغرافياي سياسي , عاشوري الهام نويسنده دانشگاه فردوسي مشهد - دانشجوي كارشناسي ارشد جغرافيا و برنامه ريزي روستايي , اميدوار نشاط نويسنده دانشگاه تربيت مدرس - دانشجوي كارشناسي ارشد جغرافيا و برنامه ريزي روستايي
كليدواژه :
مشهد , حاشينه نشيني , همت آباد , دهرود , گرجي سفلي , كيفيت زندگي
عنوان كنفرانس :
كنفرانس بين المللي برنامه ريزي و مديريت شهري
چكيده فارسي :
یكی از پیامدهای بنیادی ناپایداری نظام منطقه ای در فضای سرزمینی، پدیده حاشیه نشینی است. در حال حاضر یك سوم جمعیت شهر مشهد حاشیه نشین هستند. هدف مطالعه حاضر بررسی كیفیت زندگی حاشیه نشینان شهر مشهد می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و پیمایشی به دست آمده است. در این مطالعه 220 سرپرست خانوار ساكن در روستاهای دهرود، همت آباد، گرجی سفلی در حاشیه شهر مشهد به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. كیفیت زندگی به كمك 56 شاخص و 14 مولفه لیكرت كمی گردید. به كمك آزمون تی تك نمونه ای بجز میانگین سه مولفه تعامل اجتماعی با 3.20، امنیت عمومی با 3.10 و دسترسی به خدمات با 3.09 كه تا حدی بالاتر از میانه نظری است، میانگین سایر مولفه ها پایین و كمتر از میانه نظری است. در مجموع كیفیت زندگی حاشیه نشینان با 2.65 پایین تر از میانه نظری و ضعیف ارزیابی گردید. همچنین بین مولفه های مورد بررسی مولفه دارایی و ثروت با میانگین 1.81 كمتر از سایر مولفه ها ارزیابی شده است. بدیهی است ریشه نابسامانی های موجود در سطح شهرها به خود شهر بر نمی گردد، بلكه در روستاهای استان نهفته است. روستاییان به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی در غالب پناه جویان اقتصادی روانه حاشیه كلانشهر مشهد می شوند. رفع معضلات حاشیه بطور اعم و شهر مشهد بطور اخص، نیازمند برنامه ریزی منطقه ای است كه این امر توجه مسیولین امر را به خود ضروری می سازد.
چكيده لاتين :
Marginalization is one of the profound consequences of regional systems’ instability in territorial spaces. Currently, one third of the population in Mashhad County live in slums. This study aimed to investigate the quality of life of those living in slums of Mashhad County. The research was conducted in a descriptive-analytical method, and the data were gathered through document and survey methods. In this study, 220 heads of households living in villages of Deh-rud, Hemat-Abad, and Gorji Sofla in the rural district of Tabadakan in Mashhad County were studied. The quality of life was quantified using 56 indices and 14 components in Likert scale. One-sample t-test showed that except for the average of three components, i.e., social interaction (3.20), public security (3.10), and access to services (3.09), which were above the theoretical median, the average of other components is lower than theoretical median. Overall quality of life of those living in slums (2.65) was lower than theoretical median and was assessed as poor. Among the components we examined, ‘asset and wealth’ with an average of 1.81 was assessed as lower than other components. Obviously the root cause of the troubles in urban areas does not lie in cities, but in rural areas of the province. Due to the deteriorating economic conditions in rural areas, a large number of the poor villagers head to Mashhad metropolis. To tackle the issues prevailing in the slums in general, and in Mashhad County in particular, regional planning is essential which require assiduous attention of the authorities.
شماره مدرك كنفرانس :
4446234