بررسي رابطه ساختار سازماني (ابعاد محتوايي) با توانمندسازي كاركنان دانشگاه ياسوج

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ابعاد محتوایی ساختار سازمانی بر توانمندسازی كاركنان در دانشگاه یاسوج میباشد. جامعه آماری این تحقیق 051 نفر بود كه بااستفاده از جدول جرسی- مورگان نمونه آماری 011 نفر برآورد گردید. جهت جمع آوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه استفاده گردید. برای سنجش ساختار سازمانی و ابعاد آن از پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز، جهت سنجش توانمندسازی كاركنان از پرسشنامه اسپریتزر استفاده شد دادههای جمعآوری شده بوسیله آزمون همبستگی پیرسون و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت نتایج نشان داد عامل 1/ اندازه با توانمندسازی كاركنان رابطه معنیداری ندارد ) 041 = r 1/ و 031 = p (. همچنین یافتههای این تحقیق نشان داد عامل تكنولوژی دارای رابطه 1/ مثبت و معنیداری در سطح 99 % معنیدار میباشد ) 313 = r 1/ و 111 = p (. عامل فرهنگ دارای رابطه مثبت و معنیداری در سطح 99 % میباشد 1/490( = r 1/ و 111 = p 1/ (. در نهایت اهداف و استراتژی نیز رابطه مثبت با توانمندسازی كاركنان دارد ) 110 = r 1/ و 111 = p(. بنابراین با توجه به اینكه سه فرضیه در این تحقیق مورد تآیید قرار گرفت میتوان گفت كه ابعاد محتوایی ساختار سازمانی بر توانمندسازی كاركنان دانشگاه یاسوج اثرگذار است.