مدل يابي روابط بين هوش هيجاني، سبك هاي فرزند پروري و سبك هاي هويت با اعتياد به اينترنت در دانش آموزان دختر

Modeling of relationship between emotional intelligence, parenting style and identity Styles with internet addiction in girls students

هدف: هدف اين پژوهش، مدل يابي روابط بين هوش هيجاني، سبك هاي فرزند پروري، سبك هاي هويت با اعتيادبه اينترنت در دانش آموزان بود. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان سال اول مقطع دوم متوسطه شهر تهران مي باشدكه به روش نمونه گيري تصادفي 220 نفر دانش آموز انتخاب شدند و به پرسش نامه هاي هوش هيجاني شاته و همكاران،پرسش نامه سبك هاي فرزند پروري ادراك شده مكلون و مورل، پرسش نامه سبك هاي هويت وايت و همكاران، وپرسش نامه اعتياد به اينترنت يانگ و همكاران پاسخ دادند. داده ها با روش معادله هاي ساختاري تجزيه و تحليل شدند.نتايج پژوهش نشان داد كه هوش هيجاني بر اعتياد به اينترنت اثر مستقيم نداشت؛ اما سبك هاي فرزند پروري و سبك هاي هويت اثر مستقيم بر اعتياد به اينترنت داشتند.

The aim of this reaserch was modelling of the relationship between emotinal intelligence, parenting styles and identity styles with addiction to internet in ninth grade students. The statistical population were included all the ninth graders of Theran which 220 students were randomly selected and answered to Shutte’s emotional intelligence test, Mclon and Merrel’s perceived parenting styles, Berzonsky’s identity styles, and Young’s addiction to internet. Datas were analyzed with constructional equations modelling. The results showed that emotional intelligence has not a direct effect on addiction to the internet, but parenting styles, identity styles had direct effect on addiction to the internet.