ايجاد باورهاي كار آفريني و خود اشتغالي

بي شك، روند توسعه اقتصادي در كشورهاي توسعه يافته، بيان گر اين واقعيت است كه اقتصاد تحت تاثير كارآفريني است، به گونه اي كه كارآفرينان در توسعه اقتصادي كشورهاي توسعه يافته، نقش محوري داشته اند و سرمايه هاي در دست جامعه را كشف و از آن بهره برداري مي كنند. اين در حالي است كه كشورهاي توسعه نيافته اهميت آن را در توسعه اقتصادي ناديده گرفته و به خاطر غفلت از اين عنصر حياتي، موجبات عقب ماندگي خود را فراهم نموده اند. تاريخچه توسعه اقتصادي در كشورهاي توسعه يافته، مستنداتي براي حمايت از اين واقعيت فراهم مي آورد كه اقتصاد، تحت تاثير كارآفريني است. شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد علت توسعه كشورهايي هم چون آمريكا، ژاپن و آلمان كه از نظر صنعتي توسعه يافته اند، كارآفريني است. كارآفريني هم اكنون به عنوان يك حرفه ظهور كرده است و همانند ديگر حرفه ها بايد توسعه يابد و از طريق برنامه هاي آموزشي و دانشگاهي خاص مبتني بر مطالعات رفتاري و تجربي، پرورش پيدا كند؛ حال در اين تحقيق سعي مي شود با روش توصيفي تحليلي و گردآوري منابع و اسناد كتابخانه اي به بررسي ايجاد باورهاي كارآفريني و خوداشتغالي پرداخته و درصدد ارائه راهكارها و پيشنهاداتي در راستاي توسعه آن برآمديم.