سنجش راهبردي مديريت دانش سازماني با رويكرد منطق رادار؛مطالعه موردي يك سازمان هلدينگ

ين مقاله بر آن است تا با توجه به اين مطلب كه دليل اصلي ناكام ماندن بسياري از سازمان ها و صنايع در پياده سازي موفق و بهره برداري اثر بخش از مديريت دانش، نواقص و كاستي هاي روش شناختي در زمينه برپايي، اجرا، ارزيابي و بازنگري مديريت دانش شناخته شده است، با شناسايي معيارها و مولفه هاي ارزيابي مديريت دانش، با رويكرد منطق كه مدل خود ارزيابي تعالي رادار سازماني مي باشد، به سنجش راهبردي مديريت دانش سازماني بپردازد. در اين مطالعه، براي تعيين معيارها و زير معيارهاي سنجش مديريت دانش؛ ضمن انجام مطالعات كتابخانه اي، از مصاحبه با خبرگان، تكنيك دلفي و در نهايت الگوريتم هاي كمي مناسب نظير روش فازي استفاده گرديد، بر اين اساس 26 شاخص در قالب 2 دسته معيار كلي استخراج شد، اما از آنجاييكه معيارها و زير معيارها در روشهاي ارزيابي مديريت دانش بيشتر توصيفي عمل مي كنند و ارزيابان هريك بر بعد و زاويه اي از آن تمركز دارند، لذا براي بررسي همه جانبه و متوازن، از منطق رادار كه در قالب 5 بعد و زايه؛ رويكرد، جاري سازي، ارزيابي، اصالح و نتايج مورد انتظار مديريت دانش، سازمان را مورد پايش و سنجش قرار مي دهد، استفاده شد. در انتها نيز با انجام يك مطالعه موردي از كاربرد متدلوژي پيشنهادي در شركتهاي تابعه يك هلدينگ صنايع غذايي، مورد بررسي قرار گرفت كه نتايج بيانگر كارآمدي روش پيشنهادي در سنجش راهبردي مديريت دانش سازماني است.