سبك شناسي يك اثر تعاملي، نمونه موردي ديوارهاي تعاملي "پيش از آنكه بميرم..." از كندي چانگ

از آغاز دهه ي نود به اين سو، كه رايانه هاي شخصي و اينترنت، به تدريج تبديل به رسانه هايي تثبيت شده در خلق آثار هنري شدند؛ و گونه هايي جديد چون هنر تعاملي و هنر نت قدم به عرصه ي هنر معاصر گذاشتند؛ تعامل گري مخاطبان آثار هنري ديگر نه امري بعيد، بلكه اصلي اساسي قلمداد شد. هر اثر هنري كه تماشاگر مستقيما بتواند در آن مشاركت و برهم كنش داشته باشد، هنر تعاملي محسوب مي شود. چه با استفاده از تكنولوژي اجرا شود و چه بدون آن. در فرآيند تعاملي شدن، انتخاب رسانه، تعامل و مشاركت مخاطبين در خلق اثر، باعث تبديل اثر به متن هنري و همين طور كمرنگ شدن هنرمند به عنوان مولف مي شود.در اين پژوهش بنيادين كه به روش توصيفي تحليلي و با استفاده از منابع كتابخانه اي انجام شده است، به سبك شناسي يكي از انواع هنر تعاملي كه نوعي هنر محيطي است و در كشورهاي مختلف جهان اجرا شده، پرداخته شده و سعي شده است عناصر شاخص سبكي اين نوع جديد هنري مورد بررسي قرار گيرند. بدين منظور اين نمونه در ترازهاي مختلفي مانند كلامي، نحوي،متني، بافتي، روايي و گونه شناختي مورد بررسي قرار گرفته و شاخص هاي سبك شناسانه آن ارايه خواهند شد