رابطه بين سبك هاي فرزندپروري و خودكارآمدي دانش آموزان پايه ششم شهرستان نكا 1395

خانواده اولين و بنيادي ترين نهادي است كه در شكل گيري شخصيت انسان نقش اساسي دارد. انسان زندگي خود را از خانواده شروع مي كند و خمير مايه ي شخصيت او در آن جا سرشته شده، ارزش ها و معيارهاي فكري او پايه گذاري مي شود .(سيف، 1380)، منظور از خودكارآمدي (باندورا، 1997) قضاوت هاي فرد درباره ي توانايي ها ولياقت فرد در اجراي كنترل روي حوادث زندگي است. (مهرافزا، 1383). هدف از پژوهش حاضر تعيين رابطه بين سبك فرزند پروري مقتدرانه والدين و خودكارآمدي دانش آموزان پايه ي ششم شهرستان نكا در سال تحصيلي 96-95 مي باشد. جامعه ي آماري پژوهش حاضر، كليه ي دانش آموزان پايه ي ششم شهرستان نكا و والدين آن ها كه حدود 1500 نفر هستند و نمونه ي آماري كه شامل (150 دختر و 150 پسر) كه به صورت نمونه گيري غير تصادفي سهميه اي انتخاب شده اند مي باشد. ابزارهاي پژوهش حاضر، پرسشنامه هاي سبك هاي فرزندپروري بامريند، خودكارآمدي شرر و همكاران بوده كه در اختيار آزمودني ها قرار گرفت. توضيحات لازم در مورد سوالات و نحوه ي پاسخ دهي به اين پرسشنامه ها در هنگام توزيع آن ها به آزمودني ها ارائه شد. براي تجزيه و تحليل آماري از نرم افزار آماري spss و ضريب همبستگي در سطح معني داري (0.05=r) استفاده شده است. با توجه به نتايج و يافته هاي به دست آمده: بين سبك هاي فرزندپروري مقتدرانه والدين و خودكارآمدي دانش آموزان پايه ي ششم رابطه معني دار وجود دارد.