بررسي تطبيقي شخصيت «گردآفريد» در شاهنامه با شخصيت «ژاندارك» در نمايشنامه برتولد برشت

مطالعه آثار حماسي و اسطوره اي هر سرزميني نقش مهمي در شناخت فرهنگ آن سرزمين دارد. اين اسطوره ها كه با توجه به ويژگي هاي اقليمي و فرهنگي هر قوم و مليتي شكل گرفته اند، در واقع بيانگر جهان بيني خاص اين انسان ها به دنياي اطرافشان است. يكي از بن مايه هاي اساسي هر فرهنگي ، نوع نگاه آن ها به زنان در جامعه است. گر چه زنان در طول تاريخ همواره با محدوديت روبرو بوده اند. اما اين موضوع تا حدودي با درخشندگي برخي زنان در داستان هاي حماسي كه اغلب با الگو برداري از ايزدبانوان اساطيري به وجود آمده، جبران شده است. از اين نمونه مي توان به شخصيت هاي گرد آفريد» در شاهنامه و « ژاندارك » در فرانسه اشاره كرد. هدف از اين پژوهش مطالعه تطبيقي اين دو شخصيت مي باشد. محقق از شيوه توصيفي كيفي استفاده كرده است و ابزار گرد آوري اطلاعات نيز مطالعات كتابخانه اي بوده است. نتايج نشان داده است با مطالعه اين دو شخصيت مي توان به وجوه مشترك ديگري نيز دست يافت كه ويژگي مشترك بسياري از پهلوان بانوها در داستان هاي حماسي است.