معرفي دو روش ضريب خميدگي وشيب جهت در برآورد ارتفاع برف مرز كواترنري

يخچال ها در نواحي از سياره زمين كه در طي چند صد سال متوالي، ريزش برف بيشتر از ذوب سالانه باشد، شكل مي گيرند. مقدار انرژي دريافتي از خورشيد يكي از عواملي است كه بر ارتفاع برف مرز دايمي اثر مي گذارد، كه خود به عوامل متعددي ازجمله زاويه تابش، عرض جغرافيايي، مقدار و جهت شيب دامنه ها و... بستگي دارد. براي برآورد مقدار انرژي دريافتي در سطوح شيبدار دامنه ها، ابتدا با استفاده از زاويه تابش خورشيد و روابط فيزيكي، ميانگين انرژي دريافتي روزانه بر حسب كالري درسانتي متر مربع را در سطوح ارضي، با هر مقدار شيب و در هر جهت جغرافيايي محاسبه مي گردد و با استفاده از روابط برآوردي بين متوسط دماي ماهانه با متوسط انرژي ماهانه، انرژي برآوردي در سطوح مختلف را به دما تبديل شود. دماي برآوردي نيز با توجه به افت محيطي دما در هر هزار متر به ارتفاع تبديل شده و با توجه به تفاوت دماي كواترنري نسبت به امروز ارتفاع برف مرز كواترنري برآورد مي گردد. از طرفي فرم دره هاي كوهستاني تحت تاثير ساختار اوليه، تكتونيك،فرايندهاي ژيومورفولوژيك و عوامل مختلف فرسايشي در طي زمان شكل گرفته است. بررسي تغيير فرم دره ها در بازه زماني خاص، نياز به داده هايي دارد كه يا به خاطر تغيير كم لندفرم ها، قابل اندازه گيري نيست و يا اندازه گيري آن ها نيازمند ابزار و تجهيزاتي است، كه نصب آن ها امكان پذير نيست. ولي برايند كلي فرايندهاي اثر گذار كواترنري در فرم منحني ميزان ها منعكس شده است. با بررسي مقدار ضريب خميدگي آن ها، مي توان تاثيرات دراز مدت عوامل اثر گذار را رديابي كرد. براي اينمنظور منطقه مورد مطالعه به زير حوضه هايي تقسيم و شاخص مورفومتريك ضريب خميدگي در ارتفاعات مختلف با توجه به بلندترين قله ها برآورد مي گردد. بين مقدار ضرايب خميدگي با ارتفاع منحني ميزان ها روابط خطي برازش مي گردد. قسمتي از نمودار كه كمترين مقدار عددي را به خود اختصاص مي دهد به عنوان برف مرز كواترنري شناخته مي شود. مطالعات موردي انجام شده حاكي از آن است كه روش شيب جهت با برآوردهاي روش ارتفاع كف سيرك پورتر نتايج مشابه اي دارد.